گریز از دست مخاطب / یادداشتی بر “رگ بازی” دومین مجموعهشعر حسین نوروزی
گریز از دست مخاطب
یادداشتی بر “رگ بازی” دومین مجموعهشعر حسین نوروزی
موسی زنگنه
مجموعه شعر «رگ بازی» از شاعر نوپرداز جنوبی حسین تیموری چندی است که توسط انتشارات نصیرا به بازار کتاب آمده است (اردیبهشت ۱۳۹۶). کتابی که بر جلد آن تعریفی نسبتاً خوب از آنچه در درون مجموعه میگذرد، ارائه شده است؛ چه تصویر و طرح روی جلد و چه بیان سطری از مؤلف بر روی جلد کتاب: «شعرهایی درون جلدم در رفت و آمدند» از همین ابتدا و با به دست گرفتن کتاب وارد دنیای شعر میشویم و به نوعی به درون آن پرتاب میشویم، کتابی که دوست دارد با ما حرف بزند، ناطق است و صامت نیست، تحرک دارد، به چالش میکشد، سؤال مطرح میکند سؤالهایی که هر خوانندهای مطمئناً درگیر آن میشود و خواهد شد؛ مثلاً اینکه سبک شعر چیست؟ ساختار چگونه است؟ زبان در سطرها چه رفتار و کنشی با واژگان دارد؟ به خصوص اینکه محتوا چیست؟
حال ممکن است برخی مخاطبها سؤالهای بیشتری نیز برایشان مطرح شود و برخی کمتر. اما خاصیت مهم این مجموعه همانند مجموعۀ پیشین حسین تیموری یعنی «خیابان بدون قافیه راه افتاد!» ایجاد سؤال است. و این کار را عامدانه انجام میدهد و یا با شناخت و خواست خود. به هر حال باید توجه داشت که شعر مدرن در مسیر مألوفی که امروز سیر میکند در یکی دو دهۀ پیش هرگز جریانساز نبود و شاید این بازگشت کامل، نتیجۀ برخی تندرویهای دهۀ هفتاد هم باشد. بستر نامهیای جامعۀ ادبی ما و نپذیرفتن مخاطب آنچه را شاعران آوانگارد آن زمان ارائه کردند و طغیان و گرایش آنها به سمت و سوی شعر زبان باعث شده اینگونه مجموعههای خاصنگر غریب بنمایند.
البته خود مخاطبان نیز همه می دانیم قابل طبقهبندی هستند و گرایش برخی هنوز به شعر ساده و سادهنویسی نیست.
این واکنش و افراطیگری در سادهنویسی نیز افتادن از آن سوی بام را موجب شده است، گویا ما هیچگاه نمیتوانیم تعادلی در ارائۀ محتوا و فرم و زبان شعر ایجاد کنیم. کاری که باعث ماندگاری حافظ شد، همین ایجاد تعادل در میان محتوا، فرم و ساختاری منسجم و مطابق با محتوای شعر بود. آیا بعد از سادهنویسی این تعادل حاصل خواهد شد؟ نمیدانم.
لحظههای شاعرانه و ضربهها در مجموعه “رگ بازی” به گونهای متداول نیست و میتوان گفت از این لحاظ مؤلف امضای کمرنگی دارد. نوع غافلگیری در این کتاب طرح سؤال است و مخاطب باید لذتبخشی را در این کتاب از نوع طرح سؤال ببیند. این یک فاکتور مهم در هر گونۀ شعری است که شاعر بتواند به قلب تاریکی بزند و راهگشا باشد، نه راه گشوده را طی کند که البته مطمئناً ممکن است زیر سؤال هم برود. تیموری در مجموعه “رگ بازی” در هر لحظه و در هر سطر ارائه دهندۀ شعری است که دوست ندارد قابل پیشبینی باشد و مثل ماهی لیز و فراری مدام از دست مخاطب میگریزد و این تکنیک فرمیک شعر اوست.
فرانک عطسه میکند دولار با هزاری دوئل
دردهای مزمنِ سرام توجه کنید
صفحه ۲۲
گاهی بازیهای زبانی دارد که باز هم جسارت میطلبد، مثل به کارگیری لهجۀ خطۀ دشتی استان بوشهر که شناسۀ فعل را پیش از فعل به کار میگیرند:
قرن گذشته با لب ات با ات لب لب با ات
صفحه ۳۴
یا در شعر «بلیط- پلنگ زیرپتو» که من فکر میکنم از بهترین شعرهای این مجموعه است، عناصر طبیعی و ساخت بشر و به نوعی مدرن طوری ادغام شدهاند که به حالت محلول درآمدهاند و نه مخلوط یعنی قابل جدا شدن نیستند:
با خونسردی تمام جا میدهم پلنگ زیر پتو
جغرافیا خطِ لبِ اسکله رُژ زده دریا لب زدنی نیست
با آدم معامله کنی هوا قایم میکند توی پلاستیک
ریزگرد بفرست جنوب از همسایگی شما لذت میبرد
با یک بلیط پروانهها را به خانه میبرم کنسل میکنم چشمکزنها را
گرگ تمیز میکنم فروشندهی گُل شود.
صفحه ۳۸
به حرحال زندگی در دنیای نامتوازن سخن نامتوازن را موجب میشود. اگر قبول داشته باشیم حرکت کاتورهای اجسام به سمت و سوی هدفی مشخص صورت میپذیرد که در نهایت به نظمی منجر شود، یک مجموعه نیز میتواند با چنین هدفی پدید بیاید که در مجموع و با شناخت و خواست مؤلف به یک کل هدفمند بدل شود. این حالت در هر دو مجموعه شعرهای حسین تیموری بعینه دیده میشود.
فرض کنید در کوچه پسکوچههای بینظم و نامرتب یک شهر گم شده باشید و از نظر شما این کوچهها بسیار بینظم و نامرتب شکل گرفتهاند، اما اگر از بالا به کل شهر نگاه کنیم، یک شکل متحد و منسجم و با طراحی پیشفرض را مشاهده میکنیم. نگاه به مجموعۀ “رگ بازی” نیز بهتر است اینگونه باشد. چراکه اگر باتوجه به معیارهای زیباییشناسی شعر به اصطلاح زبان و سادهنویسی متداول این روزها و سالهای پس و پیش بخواهیم به سراغ نقد این مجموعه برویم، به بیراهه رفتهایم. مثل نگاه عینی به اشیا، خلق تصاویر ملموس در کنار لحظههای شاعرانه، ضربههایی کلامی و همزادپندارانه، غافلگیری معمول همراه با محتوا و مفاهیمی که برای دریافتشان به پیچوخم چندانی نیاز نیست، در مجموعه شعر رگ بازی وجود ندارد و نباید به دنبال این فاکتورها در این مجموعه رفت و میزان و ترازوی قضاوت، اینگونه فاکتورها نیستند. بلکه در شعر حسین تیموری باید به دنبال لذت بردن از جنبههای زیباییشناسی براساس آنچه پیش از شعر زبان و گفتار در جامعه جریان داشت، بگردیم، گونهای آشفتهنویسی عامدانه و رفتار کاتورهای واژگان که انگار دلش نمیخواهد با خوانشهای اولیه تمام یا به سرانجامی برسد.
ادبیات اقلیت / ۶ دی ۱۳۹۶