معصومه میرابوطالبی / یک دنیای سراسر آبی یا سراسر قرمز!
ادبیات اقلیت ـ شاعران، نویسندگان و اهل قلم، نگاههای متفاوتی دربارۀ انتخابات اسفند ۱۳۹۴ ایران، دارند. در پرونده «آن که گفت آری و آن که گفت نه» اظهار نظرها و یادداشتهای کوتاه و بلند برخی از آنان را گرد هم آوردهایم و بازنشر یا نشر دادهایم. تا از نگاه کسانی که حرفۀ آنان سیاست نیست و به معنای خاص کلمه «اهل سیاست» نیستند، این موضوع را بازخوانی کنیم. تلاش «ادبیات اقلیت» این بوده است، که سلایق و نظرهای متفاوت را دربارۀ این موضوع، گرد هم آورد.
معصومه میرابوطالبی، نویسنده:
رأی یک انتخاب است. دادن و ندادنش هم خود انتخاب است. وقتی حرف از دموکراسی میزنیم یعنی حق انتخاب داریم. حق زیستن، حق حیات… حق اینکه بگوییم وجود داریم.
وجود داشتن با انتخاب شکل میگیرد و انتخاب است که تمایز را شکل میدهد. وگرنه همه میشوند مثل هم. همه میشوند کپی برابر اصل.
یک دنیای سراسر آبی یا یک دنیای سراسر قرمز قابل تحمل نیست. کاش رنگها زنده میماندند و به هم شکل میدادند. زیست میدادند. حیات میدادند. آن موقع نفس شکل میگرفت. حالا بین رنگهایی سراسر هم شکل، رنگهایی که من میبینم، چه فرقی میکند انتخاب کنی یا نکنی. چه فرقی میکند باشی یا نباشی. که بودن معنی همان رنگ را میدهد و نبودن هم… پس باز انتخاب میماند و دموکراسی که…. آیا قرمز ملایم با قرمز تند فرق دارد. یا سبز لجنی اصلا سبز هست یا نه… مثل اینکه به کودکی بگویند از بین این همه رنگ انتخاب کن و او نشسته جلوی یک تخته سراسر آبی… آبی نفتی، آبی آسمانی، آبی چرک و…. هر چه انتخاب کند آبی است. نتیجه یکی است.
ترجیح میدهم از پای تخته بلند شوم و بروم و انتخاب نکنم. که هر چه انتخاب کنم انتخاب من نبوده. جبر تخته است.
ادبیات اقلیت / ۵ اسفند ۱۳۹۴