دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی Reviewed by Momizat on . دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی غزل برهانی داستان فانتزی اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی در 112 صفحه و 17 فصل سعی دارد نوجوانان را با دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی غزل برهانی داستان فانتزی اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی در 112 صفحه و 17 فصل سعی دارد نوجوانان را با Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » یادداشت » دربارۀ کتاب » دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی

دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی

دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی

دربارۀ کتاب اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی

غزل برهانی

داستان فانتزی اژدهای دماوند نوشتۀ معصومه میرابوطالبی در ۱۱۲ صفحه و ۱۷ فصل سعی دارد نوجوانان را با دیوها و انسان‌های مدرن امروز و رسالتی که بر دوش نوجوانان است آشنا کند.

این داستان را راوی سوم شخص روایت می‌کند، و تقریباً شخصیت‌های زیادی دارد که قهرمان آن یک پسرمدرسه‌ای به نام پارسا است؛ پارسا بعد از زلزله وارد ماجراهایی می‌شود و در پایان اژدهای دماوند را شکست می‌دهد.

چالش داستان از همان صفحات اولیۀ کتاب با یک لرزش سطحی ایجاد شده در میز‌های مدرسه شروع می‌شود. اشارۀ نویسنده به ناباوری بعضی از معلمان از ادراکات کودکان حکایت از خیلی چیزها دارد که خیلی ظریف به آن پرداخته شده‌است.

این فانتزی نوجوان را می‌توان ترکیبی از فانتزی جست‌وجو، تمثیلی، حماسه‌ای، فروتری (واقع‌نما)، گوتیک، آرمان‌خواهانه، جانوری، محیط‌زیستی، و فانتزی خواب و رؤیا دانست. طرح و پیرنگ این داستان بر افسانه‌های کهن استوار است؛ چراکه نیروی خیر و شر در پی به دست‌آوردن یک پایان راضی‌کننده برای مخاطب هستند و به عبارت دیگر، داستان از پایانی قطعی و شاد برخوردار است.

رابطۀ دنیای فروتری و فراتری در این داستان با برنامه است؛ به این ترتیب که دنیای فروتری پیش‌زمینۀ دنیای فراتری شده‌است. درون مایۀ داستان حماسی، اجتماعی، روان‌شناسی، ماجراجویانه، کشف سرزمین، تربیتی، خانوادگی و محیط زیستی است.

از موفقیت‌های داستان بازآفرینی گوشه‌هایی از شاهنامه و تعلیق خوب آن است؛ و به‌این‌ترتیب ابیاتی از شاهنامه در متن یادآوری می‌شود و از صفحۀ ۸۴ یا فصل ۱۴ داستان، هیجان‌انگیزتر و خواندنی‌تر می‌شود. قهرمان داستان در پی جست‌وجوگری از سه وادی یا مرحله عبور می‌کند، در حالی که در تخیل زیبایی غرق می‌شود، به اطلاعات خوبی دربارۀ محیط زندگی‌اش، زمین، دست می‌یابد:

  1. دیوهای مازندران (حامی درخت و فضای سبز هستند) و می‌گویند:

شما آدم‌ها از جنگل‌های ما چی باقی گذاشتین؟ بعضی از دیوها فکر می‌کنند آژدی‌دهاک از شما خیلی بهتره.

  1. سیاه گالش (حامی حیوانات) و می‌گوید:

من سیاه گالشم؛ دیو نیستم. جن هم نیستم. از آدمیزاد هم خوشم نمی‌آید؛ به جز چوپون‌های مهربون که هوای حیوون‌ها رو دارن. از آدم‌هایی هم که حیوون‌ها را اذیت می‌کنن بیزارم و دمشونو گره می‌زنم به درخت‌ها.

  1. دیوهای سیستان؛ همان پیرزن گوژپشت و پسرش (حامی آب‌های زیرزمینی) و می‌گوید:

می دونید دلیل این‌که ما اومدیم زیر زمین چیه؟ شما دیگه برای ما آبی باقی نگذاشتین، شاید این‌جا یه ذره آب پیدا شه. ولی شما این آب ته زمین رو هم دارین می‌کشین بالا و هدرش می‌دین.

وقتی نویسندۀ خلاق و محیط‌زیستی این فانتزی نوجوان، از سفیدهای نمیر می‌گوید و از سرزمین کوتوپات، دلت می‌خواهد خودت و همۀ آدم‌های اطرافت پارسا شوند و از گذرگاه واقعیت عبور کنند؛ همان‌جایی که سرزمین افسانه‌هاست و برای گذر از آن‌جا باید صداقت داشت، وگرنه گم شدن توی آن وادی حتمی ا‌ست. بعد از خواندن گله‌هایی که دیوها از آدم‌ها می‌کنند دلت می‌خواهد بروی و تک تک سفیدهای نمیر (پلاستیک‌های غیرقابل بازیافت) را از محیط زیست جمع کنی و دماوند و همۀ کوه‌ها و دشت‌های سرزمینت را از شر هرچه آژی‌دهاک و هر چه دیو نجات بدهی. نوجوان بعد از خواندن داستان می‌فهمد که پری‌هایی هستند که دروغ می‌گویند و دیوهایی که مهربان‌اند و دلش به حال خلبان‌هایی که ناخواسته گولِ پری‌های دروغگو را می‌خورند، می‌سوزد. با خودش می‌گوید برای رستگاری به یک چشم سوم نیاز است و به رزمی باشکوه اما هوشمندانه و صلح‌طلب با هرچه آژی‌دهاک چندسر و هر چه مشکل چندوجهی که مثل یک زلزله دنیا را به هم می‌ریزد و زندگی را در این کرۀ خاکی سخت‌تر می‌کند.

به امید این‌که به کودکان و نوجوانان اجازه بدهیم قهرمانان این دنیا باشند و به امید این‌که از این نویسنده، فانتزی‌های آگاهی‌بخش بیشتری بخوانم.

ادبیات اقلیت / ۲۴ مهر ۱۳۹۷

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا