دو شعر از روزبه کمالی
ادبیات اقلیت ـ دو شعر از روزبه کمالی:
۱
جایِ لبگزه
کَلاپیسه روزریز
هم در خَم است طَررارا
هوارهایِ هَبا میورزد
کلمات:
اجمالی
عَلقَمهزن
در راه
میپخش دارد تِمها:
رَختا قلم چیزدَم
زَم می نخواه
مخصوصن
هرزی لبالب بسته
به لمس
به نسیان
به بَطیء
جایِ لبگَزه خون میخُسبد دل
۲
رگْ گمْ رگ
طرح از نمازی نفسی
از کو
هِی چینهیِ پرچین
جایِ جهانواری که
هزار مرتبه داران
نقشان و بیشمار
جاپایِ خالیِ لبها
خضابخمیره
وسایط ِ عالی میطلبد
پس پنبههایِ پودهیِ نشخوارشب
در برگهایِ باش
و ای علفات
سروِ جُفتادهیِ تاقسر
غاراتِ غمانِ چهلروزه
دستی که دستخط بندد
صرفِ قعرها خواهد
جوهر ِ خونخواری
رگْ گُمْ رگ
از مجموعهای در دست انتشار
ادبیات اقلیت / ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰