قصههای اینوری در گروه داستان جمعه نقد شد
ادبیات اقلیت ـ گزارش جلسه نقد قصههای اینوری در سرای ناشران قم:
روز جمعه پنجم آذر ۹۵ گروه داستان جمعه یکی دیگر از سلسه نشستهای ادبی خود را در سرای ناشران قم برگزار کرد. در این نشست که مدیرعامل خانه کتاب آقای مجید جلیسه نیز حضور داشتند، ابتدا نویسنده مجموعهٔ «قصههای اینوری» علی مهر، اولین داستان این مجموعه با نام «طوطی و بازرگان» را که در نخستین جشنواره طنز حوزه هنری حائز مقام اول شده بود، برای حاضران در جلسه خواند. سپس منتقدان به بحث درباره این مجموعه و بررسی آن پرداختند.
زهره عارفی با توجه به این نکته که داستاننویسی را میتوان به سه دورهٔ کلاسیک، مدرن و پسامدرن تقسیم کرد، به بیان تفاوتهای این سه نوع داستاننویسی پرداخت و «قصههای اینوری» را در گروه سوم قرار داد. به اعتقاد این منتقد ادبی، برخی از مولفههای داستان پست مدرن را میتوان در داستانهای این مجموعه دید، از جمله حضور مستقیم نویسنده در داستان، نبود عنصر سببیت و نداشتن طرح منسجم و هم چنین عدم شخصیتپردازی به مفهوم کلاسیک و مدرنیستی آن و بروز شخصیتها به صورت کاریکاتورگونه در روایت و نداشتن پایانبندی جهت خوانشهای متفاوت را از جمله ویژگیهای این سبک برشمرد.
نویسنده فرمان یازدهم افزود: سه عنصری که در زبان این داستانها زیاد به چشم میخورد و از ویژگیهای داستان پستمدرن به شمار میرود، یکی عنصر هجو (Parody) است که در بیشتر این داستانها به نقض میرسد و عنصر زبانی دیگر طنز (Satire) است که نویسنده برای به سخره گرفتن روابط و پیوندهای شکلگرفته در جهان واقعی و داستانی دوران کلاسیک از آن بهرهمند شده و عنصر سوم عنصر طعنه (Irony) است و اگرچه این عنصر کارکردی مشابه با طنز و هجو دارد، اما علی مهر برای نقداجتماع معاصر از آن بهره جسته است.
زهره عارفی در ادامه به نکاتی که میتوان از این داستانها برداشت کرد اشاره کرد و گفت: نویسنده در داستان «خواهرناتنی ماهپیشونی»، به نقد استفاده از اینترنت میپردازد و در «قصه حسن کچل که دنبال کار میگشت» نقبی به جامعه زده و مشکلات بیکاری جوانان را منتقدانه مینگرد. نویسنده در «حسن و گُلدلوبیای سحرآمیز» نیز به هجو حادثهای چون گلدکوییست میپردازد. اختلافات خانوادگی، مشکلات جوانان در چت و استفاده از اینترنت، ازدواج و مشکلات آن، حمایت نشدن مردم از سوی پلیس، مهاجرت جوانان به خارج از کشور، معضلات اجتماعی کاریابی، مشکلات گروههای خاصی مثل نویسندگان و سواستفاده از کتابسازی و غیر آنها از جمله مواردی است که علی مهر در داستانهایش طنازانه به آنها پرداخته است.
در ادامه منتقد دیگر جلسه سید سعید هاشمی، طنزپرداز، در خصوص این مجموعه و باورپذیر بودن این قصهها گفت: نمونههای عینی این داستانها را نمیتوان در جامعه دید، اما از نگاه طنز این داستانها باورپذیر است، چون شخصیتها در ذهن طنزنویس ساخته شده تا حرفش را بزند و انتقادش را بکند. شخصیت این قصهها تیپ هستند، و باورپذیر میشوند چون طنزنویس حرفش آنقدر مهم است که در دل مخاطب جا میشود.
نویسنده «شاعر گنجشکها» در ادامه به عنوان این مجموعه ایراد گرفت و گفت: برخلاف خانم عارفی اعتقاد ندارم که این قصهها داستان هستند و به این اصطلاح «مجموعه داستان طنز قصههای اینوری» ایراد دارم. این کتاب نوشتههایش داستان نیست و در تعریف داستان نمیگنجد. داستان یکسری تعاریف خاص و شخصیتپردازی خاص دارد، در حالی که ما در این کتاب شخصیتپردازی نمیبینیم. خود نویسنده هم مدعی نیست که داستان نوشته، و من میتوانم این مجموعه را مجموعه حکایت یا روایت یا قصه به روایت یک نویسنده بنامم و اگر نام آن را «مجموعه طنز» میگذاشتند، بهتر بود و این عنوان کج سلیقگی نشر سوره مهر است. روی جلد آن هم زیبا است و طنازی هم دارد، اما طنز نیست. چون با یک پوشش قرمز رنگی این طنازی پوشانده شده است و خواننده طنز نمیتواند از روی جلد پی ببرد که با یک کتاب طنز مواجه است.
سردبیر ماهنامه «سلام بچهها» هم چنین گفت: نویسنده یک نوآوری کرده است و با استفاده از نقیضه داستان خود را نوشته است. یعنی بر اساس حکایتها و روایتهایی که از قدیم به صورت اسطوره در ذهن ما ماندهاند یک سری روایت ساخته است. همین که داستانهای قدیمی را به قصههای امروزی تبدیل کرده خود سوژه طنز است چرا که طنز از تضاد به وجود میآید، از جمله تقابل سنت و مدرنیته. این تقابل برخی جاها خوب، ولی برخی جاها لنگان لنگان پیش میرود. شاید دلیل مهمش این است که این داستانها پیش از این با نگاه مطبوعاتی نوشته شدهاند.
سعید هاشمی در ادامه صحبتهای خود گفت: یک مشکل این قصهها این است که پیام اخلاقی را خیلی رو و روشن و بیمزه داده است. از طرفی برخی پیامها به سمت سفارشینویسی رفته و حکومتینویس شده است، البته نه به معنای سیاسی آن بلکه به صورت خیلی سفارشی و آموزش از ادبیات اتفاق افتاده که باعث تضعیف ادبیات شده است. اما گاهی با کمک طنز این کار را کرده که خوب از آب درآمده است و میتوان قصه «بخت» این مجموعه را از این نوع دانست و یا در ابتدای داستان «کدوی قلقلهزن» از همین طنز استفاده کرده است. گاهی نیز در داستانی مثل «رستم و پسرهایش» این پیام آمده است و این داستان یکی از بهترین قصههای این مجموعه است که هم هدف مطبوعاتی و هم هدف نویسنده در آن آمده است و نویسنده کوششی کار نکرده است.
در ادامه این نشست مجید غلامی جلیسه، مدیرعامل موسسه خانه کتاب از برگزاری چنین جلساتی تشکر کرد و گفت: این رسم خوبی است که در شهر قم گذاشته شده و اتفاق میمون و مبارکی است که از طریق آن هم استعدادهای موجود در این شهر بهتر شناخته میشود و ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند و این امکان نیز پیدا میشود که هم همشهریان عزیز و هم مردم کشور با این استعدادها آشنا شوند و از آن طرف هم فرصت یک گفتمان از طریق یک کتاب ایجاد میشود که از طریق این گفتمان هم دانشافزایی رخ میدهد و هم نقد و بررسی در خصوص یک اثر صورت میگیرد و هم باعث تعاملات بعدی است که میتواند تعاملات ارزشمندی باشد.
این مدیر فرهنگی سپس از مدیریت مجتمع ناشران قم، آقای قوامیان و همچنین آقای حاج تقی مسئول انتشارات ارمغان طوبی تشکر کرده و گفتند: این عزیزان با همکاری خود سبب خیری برای تشکیل و تداوم این جلسات بودهاند و این مجتمع ظریفیت بسیار خوبی برای برگزاری چنین جلساتی را دارد و باید چنین جلسههایی بیشتر توسعه پیدا کند تا اقشار کتابخوان از آن بهرهمند شوند. وی همچنین از گروه داستان جمعه تقدیر کرد و گفت: پیدا است که این اعضای گروه داستان جمعه که متشکل از نویسندگان قمی است، از سر ذوق و علاقه این جلسات را برگزار میکنند و درخواست من از آنها این است که این سری نشستها به اینجا ختم نشود و جلسات روتین باری به هرجهتی و از سر رفع تکلیف نباشد، بلکه با عشق و شور و علاقه این اتفاق مستمر باشد که البته حضور این تعداد از دوستان در عصر جمعه، در این مکان نشانگر علاقه این افراد به این چنین جلساتی است.
مدیرعامل خانه کتاب، آرزو کردند که استمرار این جلسات باعث قوت و قوت آن باعث قدرت آن گردد.
در پایان نیز دوستان حاضر در جلسه نظر خود را درباره این کتاب بیان کردند.
ادبیات اقلیت / ۷ آذر ۱۳۹۵