ما آوانگاردیم: مانیفست گروه شاعران بسیار
گروهی (احتمالاً از شاعران و منتقدان) با نام «شاعران بسیار» با انتشار یک مانیفست، حضور خود را در جامعۀ ادبی ایران اعلام کردند.
ادبیات اقلیت ـ «شاعران بسیار» نامی است که برای خود برگزیدهاند؛ گروهی که اعلام وجودشان با انتشار متنی با عنوان «مانیفست شاعران بسیار» همراه بوده است. این مانیفست بدون هیچ امضا و ارجاعی منتشر شده است و چنین مینماید که منتشرکنندگان آن بر بینامونشانی خود تأکید دارند. در این متن هیچ دعوتی برای امضای آن یا پیوستن به این گروه وجود ندارد. این مانیفست در ده بند به تشریح مواضع و ایدههای «شاعران بسیار» پرداخته است.
متن این مانیفست از این قرار است:
مانیفست شاعران بسیار
یک. ما آوانگاردایم. این ویژه گی خاص و متمایز ما نیست. توصیف ضرورتی است که وضعیت موجود به ما تحمیل میکند. غبن بزرگ ما شاید این باشد که دیر شده است. از خود میپرسیم: آیا زمان برای مداخله ای مستقیم به سر نیامده است؟ و پیش از آنکه در پی پاسخی برای این سؤال باشیم، دست به کار میشویم. این شرط ضروری برپایی هر نوع آوانگاردیسمی، ولو دیرآمده، است.
دو. خلاقیت و نوآوری باشد برای شاعرانی که همچنان حساب خود را از بقیه، از دیگر شاعران، از مردم، جدا میدانند. بوی تعفن شعر در زبان فارسی همه جا را برداشته و لاجرم مجالی برای خلاقیت و نوآوری ما، برای خود ما، باقی نمیگذارد. ما با فرح بخشی تمام، فاقد خلاقیت و نوآوریایم.
سه. هر شاعری دست آخر متوجه میشود که چه گونه باید بنویسد. در جهان ارتباطات هیچکس بدون مخاطب نمیماند. مسئلۀ ما چه گونه نوشتن نیست، چه گونه زیستن است. ما را نیازی به ارتباطاتِ از پیش موجود نیست. ما ارتباطات خود را پس میگیریم و از نو میسازیم، زنده گیِ خود را پس میگیرم و میسازیم.
چهار. سهم همه در آینده محفوظ است. و البته آینده چیزی جز ویرانه ای آخرالزمانی نخواهد بود. ما در کار به تعویق انداختن آن آیندهایم. ما سهم خود را از آن آیندۀ موعود پس خواهیم داد. ما در زمان حال زندگی میکنیم و زنده گی خود را همین حالا، از همین نقطه، آغاز میکنیم. کار ما پس گرفتن زمانی است که دزدیده میشود، و شعر در زبان فارسی تنها با دزدیدن این زمان حال بوده که همچنان سر پا ایستاده است.
پنج. تنها انهدام نهاد شعر در زبان فارسی است که کردارهای کنونی و تا اطلاع ثانویِ ما را بلاموضوع میکند. ما جان سختی ِ این نهاد را پیش چشم داریم، همچنان که به نیروی اندک و پراکندۀ خود امید چندانی نبسته ایم. تنها چیزی که همچنان خصلتی انسانی به کردارهای ما میبخشد، نومیدی جانکاه ما و ناتوانیِ قطعی ماست. ما این نومیدی و ناتوانی رهایی بخش را با هیچ چیز دیگری تاخت نمیزنیم، نخواهیم زد.
شش. سروکله زدن با گذشتۀ شعر فارسی، شعر انگلیسی، شعر آمریکایی، شعر فرانسوی، شعر آلمانی، شعر ایتالیایی، شعر یونانی، شعر لاتین، شعر عربی، شعر سانسکریت، شعر اوستایی، کار شاعران دیگر، کارِ دیگر شاعران است. صفحات آن گذشته البته پیش روی ما گشوده است، و بیش از هر چیز دیگری ما را به این نتیجه میرساند که تا همین جا باید کفایت کرده باشد.
هفت. ما گمنام نیستیم، نام های بسیار داریم. هر نام ما، هر نامی که ما به فهرست بلندبالای شاعران مرده و زندۀ فارسی زبان اضافه میکنیم، نام دیگری خواهد بود برای وضعیتی که نفس نوشتن شعر، نفس شاعر بودن، در آن بلاموضوع شده است.
هشت. اگر نامگذاری کنشی فی نفسه شاعرانه باشد، خویش نامی ما، دگرنامیِ هرباره و هزار بارۀ ما، تنها کنش شاعرانۀ ما خواهد بود. و درست از همین روست که نام های ما، نام های بسیارمان، حامل هیچ حقیقتی در باب وضعیت موجود نیستند. تنها کاری که از این نامها، از ما، برمی آید، فرسودن وضعیت موجود است. مایۀ کار ما در این فرسایش پایانناپذیر نومیدی و ناتوانی ما است.
نه. از ما میپرسید: شما چه کسانی هستید؟ کافی است ما را به یکی از هزاران نام خود بخوانید؛ بر شما ظاهر خواهیم شد. اما میتوانید نام دیگری را امتحان کنید و پای شعرهایی بگذارید که مینویسید. حتا میتوانید شعرهای دیگران را به نام دیگری که هنوز امتحان پس نداده، منتشر کنید. در هر صورت، دیگر نیازی به حضور ما نخواهد بود: به ما میپیوندید، با خویشنامی تان، با دگرنامیِ هرباره و هزاربارهتان.
ده. شعرهای دگرنامها همه جا منتشر خواهد شد. کتاب های آنها به بازار نشر راه خواهد یافت. جایزه های ادبی به آنها تعلق خواهد گرفت. کارگاه های شعر و نشست های شعرخوانی تنها در حضور دگرنامیِ آنها مشروعیت خواهد داشت. دگرنامها همۀ عرصۀ شعر فارسی را تسخیر خواهند کرد. این تنها رؤیای کودکانۀ شاعران امروز نیست. بعد از این، برنامۀ عملی ما نیز جز این نخواهد بود؛ ما، شاعران بسیار.
/پایان خبر/
محسن
آیا نشخوارهای یک یا چند شبه روشنفکر وطنی در قالب مانیفست، دغدغه ی امروز ادبیات اصیل ما است؟؟!!
جعفر مرتضوی
از سایت معظم ادبیات اقلیت انتظار داریم مطالب کم ارزش و بی محتوا را منتشر نکند.
صالح
این همه آدم با نام و نشان آمدند حنجره دراندند کاری از پیش نبردند. این ها فقط ابراز عقایدی به صورت موهوم بود که اگر صاحبان آن به ان اطمینان داشتند با نام و نشان و واضح حرف می زدند . سر جدتون وقت ملت رو نگیرید
سید علی معصومی
مانیفست دادن یا ایدئولوژی گفتن؟