یادداشتی بر داستان از باغ ها به بعد
ادبیات اقلیت ـ محبوبه حاجی مرتضایی: از باغها به بعد، داستانی در حال و هوای یک دختر نوجوان میبدی است که شاهد زوال باغها و خانههای اربابی کویری است. داستان خوش ساخت و پرکششی که در یک ظهر خوانده میشود. اگرچه دو صفحه اول کتاب خیلی پرش اطلاعاتی دارد، اما با رسیدن به صفحه شش متوجه میشویم که داستان از چه قرار است. دخترکی دوازده ساله به نام نیلوفر مسئول نگهداری از یک پیرزن ثروتمند است. دخترک بچه آخر پدر مادری پیر است که هر دو مردهاند و او در خانه خواهرش زندگی میکند. نیلوفر وارد خانهای میشود که اربابی است و قدیمی از آن خانههایی که آب قنات از آن میگذشته. داستان یک خانواده که مادر پیر رها شده است. فقط برادر پیرزن هست که دو فرزند دارد و زنی که مورد آزار و اذیت شوهر قرار میگیرد. نویسنده با حجب و حیایی بسیار حتی زمانی که مجلس لهو لعب را در باغ گزارش میکند با ایما و اشاره و خیلی پوشیده. داستان را میتوانم به دختران نوجوان در ردۀ سنی دبیرستان پیشنهاد کنم. اما داستان لطافت خاصی دارد یک آنِ خیالی زیبا، آن هم تخیل پیرزن که نوهای دارد که آن را دوست میدارد. نوه نوزادی است بی نام که نیلوفر از سر بیچارگی با او همذات پنداری میکند، آنقدر که وقتی نوزاد حصبه میگیرد و میمیرد همراه با پیرزن گریه میکند و گزارش مردن بچه مرده را به خواهرش میدهد.
نویسنده با توانایی بسیار حساب شده اطلاعات داستان را کاشته است تا مخاطب را دنبال خود بکشاند. نقطه تعلیقی قوی آن، وارد شدن به قنات بود که وسوسهای کودکانه طلب میکرد تا وارد کاریز شوند. دختر و دوستش کشف و شهود را به ترس و اضطراب ترجیح میدهند و در خواننده شگفتی قابل قبولی ایجاد میکند.
داستان برای فیلم شدن خیلی آماده است. دقیقن ساختار سه پردهای در آن اجرا شده و داستان خطی پر کششی را تصویر کرده است.
از نظر نثر نیز نویسنده توانسته است لحن را شبیه به لحن مردم بومی میبد در آورد. البته به صورتی که خواندن آن برای افرادی که به آن آشنایی نداشتند خیلی ملموس کرده بود. قلمبهگویی و لفاظی نداشت. نویسنده نخواسته بود خواننده را از متن فراری شود. این کار هم قدم خیلی بلندی بود که در کار خانم نویسندهٔ پر تلاش جای تقدیر دارد.
نام داستان هم برازنده است، هم تعلیق دارد، اما عکس جلد کتاب با اظهار تأسف گره پایانی داستان را افشا میکند که ناشر بابت غیرحرفهای عمل کردنش باید از نویسنده عذرخواهی کند.
بیشک این داستان برای گروه مخاطب جوان مناسب است.
ادبیات اقلیت / ۳۰ بهمن ۱۳۹۴