گزارشی از جلسۀ نقد رمان تپۀ خرگوش در جلسات گروه داستان جمعه Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ در جلسۀ دیگری از جلسات نقد و بررسی گروه ادبی داستان جمعه، روز جمعه 12 آبان ماه 1396، رمان تپۀ خرگوش نوشتۀ علی اکبر حیدری، با حضور نویسنده و نیز ا ادبیات اقلیت ـ در جلسۀ دیگری از جلسات نقد و بررسی گروه ادبی داستان جمعه، روز جمعه 12 آبان ماه 1396، رمان تپۀ خرگوش نوشتۀ علی اکبر حیدری، با حضور نویسنده و نیز ا Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » خبر و گزارش » گزارشی از جلسۀ نقد رمان تپۀ خرگوش در جلسات گروه داستان جمعه

گزارشی از جلسۀ نقد رمان تپۀ خرگوش در جلسات گروه داستان جمعه

گزارشی از جلسۀ نقد رمان تپۀ خرگوش در جلسات گروه داستان جمعه

ادبیات اقلیت ـ در جلسۀ دیگری از جلسات نقد و بررسی گروه ادبی داستان جمعه، روز جمعه ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۶، رمان تپۀ خرگوش نوشتۀ علی اکبر حیدری، با حضور نویسنده و نیز احسان عباسلو و حمید بابایی به عنوان منتقد در مجتمع ناشران قم، نقد و بررسی شد.

در ابتدای جلسه علی اکبر حیدری قسمتی از رمانش را برای حاضران خواند و سپس منتقدان به بیان نظرشان دربارۀ کتاب پرداختند.

در ابتدا، احسان عباسلو گفت: معتقدم که داستان همیشه از روی جلد شروع می‌شود. طرح جلد کتاب را خیلی نمی‌پسندم ولی اسم کتاب با محتوای داستان ارتباط دارد و نقطۀ قوت اثر است؛ چون به شکل یک نماد و الگو از تمام تهران ایفای نقش می‌کند. همچنین تپۀ خرگوش یک تلمیح و ارجاع به تاریخ است.

نقل قولی که نویسنده در شروع داستان آورده است، ویژگی دیگر اثر است. معمولاً نقل قول‌ها مینیاتوری هستندو برخی مواقع هم یک فرضیه هستند که کل داستان در صدد اثبات آن شکل گرفته است. نقل قول مارکس بسیار مرتبط با داستان است: «آدمیان تاریخ خود را می‌سازند، ولی نه آن‌گونه که دلشان می‌خواهد.» نویسنده در داستان سعی می‌کند که این تناقض را نشان بدهد.

وی در ادامه به ارتباط تاریخ و ادبیات اشاره کرد و گفت: تاریخ مرجع بسیار خوبی برای داستان‌نویسی است. چراکه تاریخ و ادبیات خیلی به هم نزدیک‌اند. تاریخ به دو دلیل نوشته می‌شود: چه اتفاقاتی افتادند و چرا این اتفاقات افتادند؟ نویسنده در این رمان قصد نشان دادن چرایی‌ها را داشته است. اما تاریخ و رمان تاریخی‌ای موفق است که عیناً بتواند برهۀ خودش را بازسازی کند و فقط حرف نزند. این مهم نیاز به فضاسازی دقیق دارد که در این رمان رعایت شده است.

در ادامۀ جلسه حمید بابایی، نقد خود را این‌گونه شروع کرد: رمان جزء معدود گونه‌های ادبی است که توانایی ورود به مباحث تاریخی را دارد. می‌تواند هم بازنمایی کند و هم وارد بحث‌های دیالکتیکی شود. چراکه رمان یک جهان می‌سازد و شروع به ایجاد بحث و پرسش می‌کند. در قسمت‌هایی از تپۀ خرگوش این جهان به صورت جزء جزء ساخته شده است.

وی در ادامه به طرح جلد کتاب اشاره کرد و گفت: من با آقای عباسلو مخالفم. طرح کاملاً مرتبط با داستان است و مخاطب می‌تواند در فصل سوم به چیستی این طرح برسد. کتاب در سه بخش روایت می‌شود. در بخش اول تز و در بخش دوم آنتی‌تز مطرح می‌شود و به یک سنتز در بخش سوم می‌رسد. همچنین در فصل اول تضارب آرای شخصیت‌ها را مشاهده می‌کنیم و آن تضاد دیالکتیکی که در گفتۀ مارکس وجود دارد، به خوبی نشان داده شده است.

بعد از مشارکت دیگر شرکت‌کنندگان و بیان نظرها، عباسلو در قسمت دوم نقدش گفت: دیالوگ‌ها هر چقدر به انتها می‌رسند، بهتر می‌شوند. هر چقدر که کنش‌ها در ابتدا خوب هستند، دیالوگ‌ها در انتها قوی‌تر می‌شوند.

این مدرس ادبی در ادامه گفت: سبک نویسنده در این رمان، سیال ذهن و نگارش خود به خود است. و در بیشتر قسمت‌ها از تکنیک سیال ذهن استفاده کرده است. در برخی از قسمت‌ها اگر خواننده حرفه‌ای نباشد، دچار مشکل می‌شود. ولی ما نمی‌توانیم از این سبک (سیال ذهن) در رمان تاریخی استفاده کنیم. چرا که تاریخ ذهنیات و به‌خصوص ذهنیات موهوم نیست. در نتیجه این سبک از لحاظ منطقی به درد چنین رمانی نمی‌خورد؛ چون سیال ذهن رویکرد روان‌شناختی دارد و رمان تاریخی کاری به این رویکرد ندارد و به هیچ عنوان دنبال ذهنیت افراد نمی‌گردد. اما باز هم می‌توان سبک نویسنده در این رمان را به عنوان نوآوری پذیرفت.

حمید بابایی، نویسندۀ رمان «پیاده» نیز در ادامه به فرم داستان اشاره کرد و گفت: شخصیت‌های داستان به گونه‌ای طراحی شده‌اند که همگی صبغه‌ای دارند و مخاطب می‌تواند با هریک از آن‌ها همدلانه ارتباط برقرار کند. شخصیتی چون ارغوان، مقوایی نیست؛ بلکه مخاطب توانایی لمس او را دارد و می‌تواند حسرت بخورد که چرا او چنین مسیری را طی کرده است.

ایشان در جمع‌بندی صحبتش گفت: یکی دیگر از محاسن نویسنده، تصویری نوشتنش است. من اطنابی در داستان ندیدم. ریتم و نثر داستان نیز مناسب است. به نظر من، این اثر خلق یک نویسنده است تا کسی که بخواهد شعار دهد و یک فضای الکی بسازد.

 گزارش: سعید علینقی پور

ادبیات اقلیت / ۲۸ آبان ۱۳۹۶

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا