شعری از فراز بهزادی: این‌ها را از زبان دیوانه‌ای می‌نویسم / که شبانه از راهْ راهِ پیراهنم گریخت / با یک استکان گریه به جای دریا / تا ماهیانش را برای معشوقه‌اش / تعریف کند، / مثل پدر که اولین کلنگ قلبم را ... ...

برگزیدگان نهایی شانزدهمین دوره مسابقه ادبی «صادق هدایت» همزمان با صد و پانزدهمین سالگرد تولد این نویسنده معرفی شدند. ...

داستانی از لیلا قیاسوند: امیر پشت دستش را می‌کشد روی خیسیِ پیشانی‌اش، چندبار: «برگردی؟ من خودم خیلی‌وقت است از این‌جا رفته‌ام. روحم دیگر این‌جا حضور ندارد. خبر نداشتی؟ این‌جا را فروخته‌ام. چند روز دیگر هم تحویلش می‌دهم. این چندوقت هرشب می‌آمدی و کمکم می‌کردی ... ...

استدلال‌هایی که در مورد اهمیت زبان مطرح می‌شوند، جز دربارة مطالبی که دربارة زبان است، نمی‌تواند مصداق داشته باشد و باز هم این سؤال مطرح می‌‌شود که چقدر از مطالبی که از به‌صورتی پیچیده‌تر از حد نیاز نوشته می‌شوند، دربارة زبان هستند؟ ...

شعری از احسان نعمت اللهی: چندی آینه‌ها را خسوف گرفته بود، / دستان برفی‌ات جلایشان داد / و من که تاب نیاوردم شفیره ماندن را / به آغوشت کوچیدم، / سیلاب‌های پنهانی / رگبارهای درونی / خوشه خیز - تَر کرده / مدارِ تجلّی و اعتدالِ زخم‌هایم را... ...

حمیدرضا منایی نویسندۀ رمان برج سکوت که یکی از پنج نامزد نهایی بخش رمان جایزۀ ادبی شهید حبیب غنی پور اعلام شده بود با ارسال متنی در کانال تلگرامی خود از شرکت در این جایزه انصراف داد... ...

شعری از زینب اطهری: در این سفیدها چه زمستانی؟! / در این سرفه‌های صاعقه در خون / من زود رسیده‌ام   خیلی زود / بر موهای موازی بادم    برف می نشیند و     انگشت‌هام، می‌خشکند / صدا، تنهاست... ...

مجموعهٔ ادبیات اقلیت هیچ گونه وابستگی مالی به هیچ نهاد و سازمانی ندارد و با هزینه‌های شخصی علاقه‌مندان اداره می‌شود. شما نیز می‌توانید سهمی در ادامه و بهبود کیفیت فعالیت‌های سایت و مجموعه داشته باشید. فهرست حمایت‌های مالی آزاد از سایت - سال ۱۴۰۰ ...

کارگاه داستان سایت «ادبیات اقلیت» جایی برای انتشار آن دست از آثاری است که نویسندگان آن‌ها تمایل دارند دربارۀ کار آن‌ها گفت‌وگو شود. ...

...