درباره نویسنده

مطالب مشابه

یک دیدگاه

  1. 2

    فرهاد کوه کن

    این کوتوله ی متوهم دست پرورده ی احمد غلامیِ متوهم تر و کوتوله پروری است که همه ی دور و بری هایِ کم سوادش را دستبوس و جیره خوار و برده ی خودش بار آورده. که البته با اوج گرفتنِ حماقت های گروهی شان باید روراست بود و خوشحال بود که دوره ی همه شان سر آمده. تا آن حد که حتا دیگر لیاقت نقد و افشاگری های مستدل را هم ندارند. چون خودشان تک به تک و گروه به گروه کمر به نابودیِ محتمل خودشان بسته اند. نشان به آن نشان که تا چند وقت دیگر – مطمئن باشید که به سال نمی کشد – خودشان چنان به جان خودشان بیفتند که دیگر نیازی به این افشاگری های طاق و جفت نباشد.
    نبینید الان دست هاشان توی دست همدیگر است، که به وقتش تک تک شان در اوج جاه طلبی ها و حقد و حسدهای شخصی شان چنان به دریدن هم مشغول می شوند که دیگر نیازی به افشاگری های علنی امثال بنی عامری و بارسقیان نیست. نشان به آن نشان که در رأی گیری مسخره و نمایشی آن انجمن من درآوردی شان تمام تلاش شان را کردند که هیچ اسمی از سناپور و تراکمه و که و که نباشد.
    آیا این بازی ها… با این بازی سازانِ کوته فکرِ جاه طلبِ مرگِ خودخواسته … دوامی هم دارد؟
    نه. ندارد.
    پس فقط به داستان نوشتن تان ادامه بدهید و رها کنید این در مرداب فرو روندگانِ مرگ پذیرِ فراموش شونده را.

  2. 1

    کاردان

    مقاله فاشیسم ادبی عالی بود. ماهیت این فاشیست ها ، و سفارشی نویس ها باید فاش شود….فرهنکی کاران امنیتی که کوچکترین نقد را برنمی تابند و به اسانی به دیگران لقب تروریست و نویسنده مسلح می دهند …ابشخور فکری این فاشیست های ادبی ،با هگل در گل مانده هایی همجون طباطبایی اریایی پرست هست..

نظرات بسته شده است.

تمام حقوق برای وردپرس یار محفوظ است