شما اینجا هستید:خانه » Posts tagged "احمد بیرانوند"

شعری از احمد بیرانوند

شعری از احمد بیرانوند: مدام تو را / تو را مدام / ای همیشه‌ای که مدام / در من / خواستنت را مداوم داشته‌ای! / بلد نیست خون شبیه تو / که در کجای من / چنین مدام / چنان بیاید / که گویی همیشه در رفتنی... ...

ادامه محتوا

واکاوی شعری از احمد بیرانوند / سریا داودی حموله

... از میان همۀ دویدن‌ها ... خرگوش‌های قهوه‌ای خرگوش‌های سفید از ساق پاهای من تا دشتی از برف. چقدر قطب جنوب است حرف‌های من میان دویدن نفس‌های تو توی سینه‌ای سپید. رگ‌های مرا ساده نگیر که تمام خرگوش‌های جهان توی قلب من لانه کرده‌اند. دهلیزهای من چپ و راست نفس کم می‌آورند از بس که گرگ میان برف به تولۀ گرسنه‌اش اندیشیده است. شکارچی سپید شکارچی سیاه. گرگی شده‌ام که میان برف گریسته است. وقتی خرگوش سفید خرگوش قهو ...

ادامه محتوا

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا