در نشست نقد و بررسی رمان «تقاص برادری» نوشتۀ ناصر نخزری مقدم، منتقدان سخنان جالب توجهی گفتند که بیشتر در حاشیۀ نقد و بررسی این کتاب بود که در فرهنگسرای گلستان تهران برگزار شد.
بنا بر گزارشی که روابط عمومی این فرهنگسرا منتشر کرده است، در این نشست که سوم شهریور ۱۳۹۴ برگزار شد، نخزری مقدم بخشهایی از این رمان را برای حاضران خواند و پس از آن دل آرا فریدیان درباره «تقاص برادری» سخن گفت.
دل آرا فریدیان: تغییر زمان افعال بدون عوض شدن خط روایت انس خواننده را به عقب می اندازد
فریدیان نثر رمان را روان و شیوا خوانده است، و در عین حال گفته است: غییر زمان افعال بدون عوض شدن خط روایت که مدام گذشته و حال میشود، انس خواننده با کتاب را عقب میاندازد.علاوه بر این عدم وجود فاعل در جملات و چرخش راوی بدون الزام متنی از مسائلی است که خواننده را سردرگم میکند.
محمدرضا گودرزی: به خاطر خدا داستان هایتان را نپیچانید!
محمدرضا گودرزی، نویسنده و منتقد نیز در این نشست به چهار ویژگی کلی رمان نویسی اشاره کرده است و گفته است: رمان خوب اثری است که نویسندهاش حرفی برای گفتن و موضوع و فضای متفاوتی داشته باشد. همچنین متن باید خاص بوده و تقلیدی از رمانهای خارجی نباشد. این ویژگیها در مورد این اثر صدق میکند.
گودرزی دربارۀ ویژگی چهارم رمان گفته است: شیوۀ روایت عامل مهمی در داستان نویسی است که در این زمینه داستان نویسان دیگر بویژه در پایتخت، در آن قوت بیشتری دارند. کاش «تقاص برادری» را پیش از انتشار دیده بودم.این داستان باید مانند فصل اولش خوب و روان روایت میشد. دلیل ندارد که که اثر مدام پیچیده شود. به قول بورخس نویسنده آرژانتینی، کتاب پیچیده نمیگذارد خواننده به اعماق فلسفی متن آن راه پیدا کند.
گودرزی با اشاره آشفته و سخت خوان بودن این اثربیان کرد: زمان رمان خطی و رئالیستی است و اگر قرار بود جریان سیال ذهن یا چیز دیگری باشد باید افشای شگرد میشد و نشانههای بیشتری در کار نمود مییافت.
او در ادامه افزود: ارسطو در بوطیقا میگوید وقتی داستانی حرفی برای گفتن ندارد، داستان را میپیچاند. من از نویسندههای جوان درخواست میکنم که به خاطر خدا داستان هایتان را نپیچانید!
یوسف علیخانی: در ایران دو نفر هم نیستند که بگویند «صد سال تنهایی را فهمیده ایم.»
در ادامه،یوسف علیخانی مدیر نشر آموت، ناشر این کتاب گفت: در میان نویسندگان سیستانی و کرمانی محمد شریفی و منصور علی مرادی توجه به خواننده دارند و محمدعلی علومی و ناصر نخزری مقدم پیچیدهتر مینویسند.
او گفت: در مناطق محروم مجلهای به دست نویسندگان میرسد که در آنها مهدی یزدانی خرم مدام پست مدرن-پست مدرن میکند. حتی دو نفر در ایران وجود ندارند که بگویند «صد سال تنهایی» را فهمیده ایم. کسی نیست که «پدرو پارامو» را فهمیده باشد. اگر هست به من نشانش بدهید.
ناصر نخزری مقدم: سکوت می کنم
در پایان جلسه نخزری مقدم تمام انتقادات را نسبت به کتابش وارد دانست و گفت: هرچه که من بگویم توجیه و دفاع از داستانم محسوب میشود. بنابراین سکوت میکنم.
«تقاص برادری» روایت دو برادر تنگدست است که یکی با حقه بازی وارد دانشگاه شده و آن دیگری گروهبان میشود. در پس زمینه داستان، بروز سل در منطقه، دعوا بر سر زمین کشاورزی و باورهای خرافی جنوب شرق کشور طرح میشود.
آخرین دیدگاه ها