داستان‌های اوهایو / دونالد ری پولاک / ترجمۀ معصومه عسکری Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ مجموعه‌داستان داستان‌های اوهایو نوشتۀ دونالد ری پولاک اولین کتابی است که از این نابغۀ داستان‌گو برای مخاطب فارسی زبان در ایران به چاپ رسیده است. ادبیات اقلیت ـ مجموعه‌داستان داستان‌های اوهایو نوشتۀ دونالد ری پولاک اولین کتابی است که از این نابغۀ داستان‌گو برای مخاطب فارسی زبان در ایران به چاپ رسیده است. Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » معرفی کتاب » داستان‌های اوهایو / دونالد ری پولاک / ترجمۀ معصومه عسکری

داستان‌های اوهایو / دونالد ری پولاک / ترجمۀ معصومه عسکری

داستان‌های اوهایو / دونالد ری پولاک / ترجمۀ معصومه عسکری

ادبیات اقلیت ـ مجموعه‌داستان داستان‌های اوهایو نوشتۀ دونالد ری پولاک اولین کتابی است که از این نابغۀ داستان‌گو برای مخاطب فارسی زبان در ایران به چاپ رسیده است. نویسنده‌ای تازه‌کار که در چهل و هفت سالگی شروع به نوشتن کرده است، اما همین دیر وارد شدن او به وادی نوشتن باعث شده مواد اولیۀ خوب و پر و پیمانی برای خلق آثارش در دست داشته باشد.

مجموعه‌داستان ناکمستیف (یا همان داستان‌های اوهایو که به دلیل سختی تلفظ، در ایران به نام داستان‌های اوهایو چاپ شده است) اولین اثر نویسنده است که آن را در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد و خوش درخشید.

پولاک نویسنده‌ای است که حین نوشتن، داستان‌ها و شخصیت‌هایش را فی‌البداهه می‌سازد و جلو می‌برد و طولی نکشید که در سرتاسر آمریکا و اروپا شناخته شد، به طوری که برخی منتقدان به او لقب کسی که ره صد ساله را یک شبه رفته، داده‌اند. با این وصف متأسفانه در ایران کتاب‌های این نویسنده ترجمه نشده و شناخته شده نیست. در حال حاضر اولین کتاب این نویسنده به همت مؤسسه انتشارات نگاه و با ترجمۀ معصومه عسکری در اردیبهشت ۹۷ به بازار نشر وارد شده است.

دونالد ری پولاک، نویسنده مجموعه داستان ناکمستیف در دهۀ چهارم زندگی‌اش قلم به دست گرفت و بدون اینکه کارش را ترک کند صبح‌ها، آخر شب‌ها و آخر هفته‌ها می‌نوشت. او بعد از این مجموعه داستان، رمانی به نام «شیطان، همیشه» در سال ۲۰۱۱ به چاپ رساند که به عقیدۀ منتقدین و علاقمندان از کتاب اولش موفق‌تر است و سپس در سال ۲۰۱۶ نیز رمانی دیگر به نام «سفرۀ آسمانی» به چاپ رساند. نثر داستانی پولاک ترکیبی از نثر همینگوی و دنیس جانسون است، با فضایی گوتیک که از جنوب اوهایو وام گرفته شده است. داستان‌ها ما را مجبور می‌کند تا برخی افراد حاشیه‌ای را که ممکن است در خیابان از کنارمان عبور کنند، ببینیم. آن‌ها چنان محکم دست شما را می‌گیرند که راه فراری ندارید! مانند این خطوط: «من همراه دایی چلاقم در حاشیۀ مسیویل اوهایو زندگی می‌کردم چون ورشکست شده بودم و جای دیگری نداشتم و تمام روز یا داشتم سطل آشغالش را خالی می‌کردم یا توی سوراخ گردنش سیگار نو می‌گذاشتم.»

«داستان‌های اوهایو» خیلی خشن و بی رحمانه خوانندگان را با یک شهر فاسد و در حال ناپدید شدن آشنا می‌کند که روبه رو شدن با آن جداً سخت است، اما متنفر شدن از آن هم کاری ست سخت‌تر. با این حال، آنچه در کار پولاک قابل تأمل است این است که در زیر این همه فساد و سیاهی و تباهی که او به تصویر کشیده است و ما با پوست و گوشت خود آن را درک می‌کنیم، عشق قوی و ملموسی نسبت به این مکان یا حداقل شخصیت‌هایش دیده می‌شود. پولاک جایزۀ پن رابرت بینگام[۱] را برده است و در سال ۲۰۰۹ نیز جایزۀ دویلز کیچن ردینگ[۲] را تصاحب کرده است.

در داستان «ناکمستیف»، زندگی خیلی تلخ به تصویر کشیده شده است. در داستان «قرص‌ها» رویای بابی کالیفرنیا است، اما آن قدر قرص‌های روان گردان مصرف می‌کند که حتی نمی‌تواند از ناکمستیف خارج شود چه رسد به رفتن به کالیفرنیا. در «سرنوشت موها»، دنیل قادر می‌شود از مرزهای شهرستانشان بیرون برود اما در کامیون راننده‌ای گیر می افتد و در صحنه‌ای کلاه گیس یک زن مرده را روی سر می‌گذارد و فضایی کابوس گونه می‌سازد و نهایتاً به جایی می‌رسد که خیلی بدتر از آن جایی است که اول کار بود. آیا پولاک اصرار دارد شخصیت‌هایش از این منطقه فرار کنند؟ یا به زبان دقیق‌تر، فرار از ناکمستیف سرنوشت محتوم هر یک از آنهاست؟

به گفتۀ پولاک او جبری برای این کار نداشته است، بلکه خود شخصیت‌ها در پی فرار و نجات خود از آن مکان بودند. ممکن است خیلی از خوانندگان دنبال داستان‌هایی با پایان خوش باشند و جوابی که پولاک به آن‌ها می‌دهد این است که کتاب‌هایی از این دست در قفسات کتابخانه‌ها هست و تعدادشان هم کم نیست. برای او زندگی‌هایی جذاب است که فرد در آن گیر کرده باشد و هرچه برای فرار دست و پا بزند، موفق نشود. معمولاً برای کسانی که بیرون از گود هستند، قضیه خیلی آسان به نظر می‌رسد، اما وقتی خودت در موقعیت بدی گیر افتاده باشی مثل یک ازدواج بد، اعتیاد، سوءمصرف یا بیماری روانی، باید گفت راه زیادی پیش روی فرد باقی نمی‌ماند. گاهی وفاداری شخصیت‌ها مانع فرار است، گاه ناتوانی و گاهی هم ترس و وی می‌خواسته این کتاب از این نقطه نظر تا حد امکان نزدیک به واقعیت باشد.

در کتاب‌های پولاک با نوعی طنز تلخ مواجه هستیم که ناشی از اولاً علاقۀ او به موقعیت‌های خنده دار است و در ثانی سعی دارد با این لحن طنز و ساخت و پرداخت موقعیت‌های خنده دار، خشونت غالب بر کتاب‌هایش را معتدل سازد و لبخندی بر لب مخاطبش بنشاند. گفتنی ست آثار دیگر این نویسنده نیز با ترجمۀ معصومه عسکری در موسسه انتشارات نگاه در نوبت چاپ قرار دارند تا مخاطب فارسی زبان را با دنیای این نویسندۀ خلاق آشنا سازد.

—-

[۱]. Pen/Robert Bingham Award

[۲]. Devil’s Kitchen Reading Award

ادبیات اقلیت / ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸

داستان کوتاه «زندگی» نوشتۀ رونالد ری پولاک، از این مجموعه را در سایت ادبیات اقلیت بخوانید.

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا