در این سرزمین امثال ابراهیم عالی پور بسیارند
ادبیات اقلیت ـ علی باباچاهی، شاعر و منتقد، در گفت وگویی با خبرگزاری ایلنا به خودکشی ابراهیم عالی پور شاعر جوان واکنش نشان داد.
او درباره این اتفاق میگوید: در ارتباط با مسائلی از این دست و اتفاقاتی اینگونه، نباید احساساتی بشویم و جو زده. آن چیزی که برای من مهم و غمانگیز است و تأسفآور؛ این است که یک جوان بیست و پنج ساله، در ماشینش مینشیند و جلوی یک بیمارستان خودکشی میکند. به این خاطر که کسی زحمت بردن جسدش را نکشد و به بیکسی نیفتد.
او ادامه میدهد: این مسائل برای من قابل درنگ است و این موضوع باعث نمیشود که شخص من که حرفهای به مسائل هنری نگاه میکنم را احساساتی کند. اعتراف میکنم که من هیچگونه شعری تا لحظهی خودکشی ایشان نخوانده بودم و اسم ایشان را هم نشنیده بودم.
این شاعر همچنین اضافه میکند: حالا اگر ایشان که به هرحال یکی از جوانان این مملکت و از پسران من محسوب میشود و این قدر فجیع سرنوشتش گره میخورد یک طرف و طرف دیگر این است که من هیچگونه تأملی پیش از این بر شعر ایشان نداشتم. اینکه گفته میشود ایشان شاعر است و چند شعر را خواندم و در کانال تلگرام نیز قرار دادم.
باباچاهی با بیان اینکه اگر این شاعرخودکشی نمیکرد اثری از او را نمیدیدی؛ اظهار میکند: پس در اینجا یا مشکل از من است یا ایشان هنوز به مرتبهای نرسیده بود که اسمش مطرح شود. یکی از دوستان ایشان در یکی از همین کانالهای سیستمهای اندرویدی نوشته بود درست است که یک نفر از میان رفته و ما غمگینیم، اما نباید این موضوع باعث شود که ما از این جوان یک «اکتاویو پاز» درست کنیم. این صحبت اصلا توهین به این زندهیاد نیست، بلکه یک واقعیت است.
باباچاهی در ادامه میگوید: اگر سوال شما از من این باشد که ایشان در کجای شعر ما قرار گرفته است، من پاسخ میدهم که در این سرزمین مثل این زندهیاد بسیار وجود دارد که همسنگ ایشان هستند. اینها در آغاز راه قرار دارند. مسائل و فرآیندهای روحی، اجتماعی و هرچیز دیگری که بود، فرصت را از این آقا گرفته و پایانی نابههنگام را برای او رقم زده است.
وی همچنین بیان میکند: من تعدادی از شعرهای ایشان را دیدم. شاعران جوان از این نمونه اشعار، بسیار در اختیار من میگذارند. اینکه بگویم این اشعار من را به شگفتی واداشته است، خیر اینطور نبوده. اما آنچه من را به شگفتی واداشت و خواب من را آشفته کرد، این است که چرا مسائل اینگونه پیش میرود که چنین اتفاق نادری روی بدهد.
او در پایان عنوان میکند: اگر مسئله این است که این شاعر جوان در کجای شعر ما واقع شده است، جواب من این است که بسیار روزها و شبها باید میآمدند و میرفتند و اگر زندگی اجازه میداد، این شاعر مرحوم، خیلیها کارها میتوانست بکند و مثل هرکس دیگری به جایگاهی میرسید.
——
ابراهیم عالی پور شاعر و پژوهشگر، روز گذشته، پنجم مرداد ۱۳۹۵ در اهواز جان سپرد. او که متولد ۱۳۶۸ بود، در آخرین نوشتهاش، این چنین خداحافظی کرده است که: «همیشه این روز را پیش خودم تجسم میکردم که بعد از خواندن عاشقانهترین شعر وقتی دارام برای کسانی که دوستشان داشتم ولی نتوانستم مراقبشان باشم اشک میریزم زندگیام تمام میشود، و دلهرهام مرا عذاب میدهد که هنوز کتابهای زیادی هست که نخواندهای که هنوز فیلمهای زیادی که ندیدهای، اما چیزی عمیقتر مرا با تاریکی میکشاند که تمام شد، باید خود ات را در تاریکی خاک کنی. باید بتوانم و قطعاً میتوانم، میتوانم.»
عالی پور شعرهایش را در وبلاگی به نام فکر خواب منتشر میکرد. و نقدهایی نیز دربارۀ شعر و ادبیات نوشته است.
اخبار غیررسمی مرگ او را با شلیک گلوله به سرش در اتومبیل شخصی و مقابل بیمارستانی در اهواز گزارش کردهاند.
بخشی از آخرین شعری که روی صفحه اینستاگرام عالی پور درج شده، چنین است:
«به خاطر خدا
در شلاقهایی که فرود میآید
در یاس و ترسهایم
بتادین بریزید
که در هر زخم باز از من
یک جفت چشم لو میرود
لطفا کسی دست به تقصیرهایم نبرد»
مجموعه شعر “استعداد روانی” دربردارندهی سرودههای ابراهیم عالی پور است که سال ۱۳۹۲ (۲۰۱۳) توسط نشر راز نهان منتشر شد.
ادبیات اقلیت / ۱۰ مرداد ۱۳۹۵
غلامرضا نصراللهی
من با آقای باباچاهی موافقم که نباید از عالی پور یک اوکتاویو پاز ساخت. شاعران و هنرمندان پس از مرگ مدتی عزیز می شوند و گاهی در مقام و جایگاه آنان غلو و اغراق می شود. ولی به نظر من بر خلاف نظر ایشان مثل عالی پور زیاد شاعر جوان نداریم که زیاد کتاب بخوانند و نظریه های ادبی بدانند و نقد بنویسند.الحق و الانصاف ایشان در شعر هم در حد سن و تجربه خودش پیشرفت خوبی داشت. البته آقای باباچاهی شاید غیر از خودشان و معدودی دیگر شعر دیگران را نپسندند و به رسمیت نشناسند ولی برای اینکه بدانند امثال عالی پور زیاد هم زیاد نیستند بهتر است نقد خانم داودی حموله بر اشعار ایشان نوشته اند و نقد هایی که مرحوم عالی پور نوشته اند و در وبلاگشان موجود است را بخوانیدو قضاوت کنید.