علل انزوای ادبی ادبیات پس از انقلاب اسلامی / لیلا فلاحی سرابی Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ گروه ادبی «در غیاب نویسنده» واقع در کرج، کتابفروشی چیستا، هفت «دوم و آخر هر ماه به دبیری احمد درخشان، جلسۀ داستان‌خوانی و نقد برگزار می‌کند. آخری ادبیات اقلیت ـ گروه ادبی «در غیاب نویسنده» واقع در کرج، کتابفروشی چیستا، هفت «دوم و آخر هر ماه به دبیری احمد درخشان، جلسۀ داستان‌خوانی و نقد برگزار می‌کند. آخری Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » خبر و گزارش » علل انزوای ادبی ادبیات پس از انقلاب اسلامی / لیلا فلاحی سرابی

علل انزوای ادبی ادبیات پس از انقلاب اسلامی / لیلا فلاحی سرابی

علل انزوای ادبی ادبیات پس از انقلاب اسلامی / لیلا فلاحی سرابی

ادبیات اقلیت ـ گروه ادبی «در غیاب نویسنده» واقع در کرج، کتابفروشی چیستا، هفت «دوم و آخر هر ماه به دبیری احمد درخشان، جلسۀ داستان‌خوانی و نقد برگزار می‌کند. آخرین جلسۀ شهریور ۱۳۹۶ اختصاص داشت به بررسی موضوع «انزوای اجتماعی انزوای ادبی» در این جلسه، سه تن از جامعه‌شناسان به بررسی موضوع پرداختند و به سؤالات حضار پاسخ دادند. آن‌چه می‌خوانید متن سخنان لیلا فلاحی سرابی در این نشست است:

 

علل انزوای ادبی ادبیات پس از انقلاب اسلامی

لیلا فلاحی سرابی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی

تقی رفعت به عنوان معاون اول شیخ محمد خیابانی در قیام تبریز (۱۲۹۹)، و پیشگام تجدد ادبی، در مانیفست تجددخواهان ادبی می‌نویسد: «برادران عزیز. ما در سخت‌ترین هنگام یک انقلاب ادبی هستیم. آن‌چه ما می‌خواهیم، کم‌تر از آن نیست که در عالم ادبیات، یعنی در عالم فکر و صنعت، یک عهد تجدد، به وجود بیاوریم. یک وضعیت کهنه و فرسوده، ولی حاکم و فرمانروا را برداشته، به جای آن وضعیت جدیدی را بنشانیم… زبان یک آلتی است برای افاده و بیان افکار و احساسات انسانی. هرگاه ممکن بود مدعی شد… که افکار و حسیات بشر در ظرف… اعصار، دچار هیچ گونه تحولات نمی‌گردد،… زبان نیز ممکن است در یک حالت مستغنی از تغییرات…. بماند… واضح است که تجدد فکری و حسی، مستلزم تجدد ادبی است». او معتقد بود در پیشانی‌نوشت هر انقلاب سیاسی، اجتماعی، یک انقلاب ادبی نیز وجود دارد.

برای مشخص نمودن وضعیت انزوای ادبی در ادبیات بعد از انقلاب اسلامی، بعد از این‌که پذیرفتیم یک گونۀ جدید از ادبیات انقلابی به عنوان ادبیاتی که در پی احیای ارزش‌های انقلاب و جنگ بود، اندک اندک شروع به شکل‌گیری کرد، بایستی به تعریفی از انزوا برسیم. تعاریف عمده‌ای برای مفهوم «انزوا» وجود دارد. انزوای اجتماعی به عنوان پدیده‌ای انسانی که می‌تواند اجتماعات انسانی را درگیر خود سازد از دو بعد انزوای عینی و انزوای ذهنی برخوردار است. انزوای عینی به بعد بیرونی ماجرا اشاره دارد و به این معناست که افراد عضو چه گروه‌هایی هستند و با چه تعداد افراد مرتبط هستند، در بعد ذهنی، انزوا به معنای قضاوت ذهنی فرد است. در این معنا، افراد با وجود داشتن ارتباط، از ارتباطات خود ناراضی هستند و آن‌ها را منفی ارزیابی می‌کنند. با تسامح اگر بخواهیم انزوای ادبی را در بین تولیدکنندگان آثار ادبی و تولیدات ادبی بررسی کنیم، باید بگوییم این دو پیوندهای عمیقی با همدیگر دارند و همچنین ناگزیریم با ذکر شاخص‌هایی، انزوای ادبی را نشان دهیم.

به این معنا، باید بپذیریم، همراه با انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، شاهد تلاش برای ایجاد نوعی انقلاب ادبی از سوی انقلابیون بوده‌ایم و از این رهگذر می‌توان به دسته‌بندی تمام آثار ادبی تولید شده بر این اساس پرداخت. زمانی که ما از مفهوم انزوای ادبی در آثار بعد از انقلاب اسلامی ۵۷ صحبت می‌کنیم، ذکر دو نکته اساسی است. در ابتدا بایستی مشخص کنیم که کدام نویسندگان، فیلم‌نامه‌نویسان و شاعران را به گونه‌ای درگیر با بحث انزوا می‌دانیم؟ آیا منظور ما صاحبان ادبیات عامیانه است؟ افرادی همچون نسرین ثامنی، فهیمه رحیمی و رجعبعلی اعتمادی؟ آیا ادبیات انقلاب و افرادی چون: محمود شاهرخی، حمید سبزواری، حسن بنی عامری، علی معلم، مهرداد اوستا و فاطمه راکعی و دیگران را منزوی می‌دانیم؟ و در نهایت آیا منظورمان ادبیات مستقل است؟ نویسندگانی همچون هوشنگ گلشیری، محمود دولت آبادی، احمد محمود، سیمین دانشور، غلامحسین ساعدی، احمد شاملو، یدالله رؤیایی و دیگران؟

نکتۀ دومی که باید بررسی کرد، مسئلۀ «تولید ادبی» است. تولید ادبی گسترۀ وسیعی را دربرمی‌گیرد: شعر، داستان کوتاه، انواع رمان، ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات فولکلور، فیلم‌نامه، نمایش‌نامه، نقد ادبی، تاریخ ادبیات و غیره. در این‌جا نیز این سؤال مطرح می‌شود که کدام تولیدات از مسئلۀ انزوای ادبی رنج می‌برند؟ چه آثاری از تیراژ بالا برخوردار بوده‌اند؟ چه آثاری کمتر شانس مطرح شدن را یافته‌اند؟ جدا کردن آثار سفارشی و همچنین آثاری که حمایت مالی نهادهای دولتی را پشت سر خود داشته‌اند، در فهم مسئلۀ انزوای ادبی می‌تواند راهگشا باشد.

مهم‌ترین شاخص‌هایی که انزوای ادبی را نشان می‌دهد از این قرارند: ۱. تیراژ (در این باره باید به تیراژ کتاب‌های ادبی توجه کرد و همچنین به مقایسۀ تیراژ آثار ادبیات مستقل، ادبیات عامیانه و ادبیات انقلاب پرداخت)؛ ۲. ترجمه (چه آثاری از ادبیات تولید شده در بعد از انقلاب به زبان‌های خارجی ترجمه شده است؟)؛ ۳. اقتباس (کدام تولیدات ادبی، در قالب، فیلم، سریال، انیمیش و غیره مورد اقتباس قرار گرفته‌اند)؛ ۴. همایش‌ها و سمینارها (تعداد همایش‌های ادبی و سمینارهای ادبی در بعد از انقلاب به چه میزان بوده است؟)؛ ۵. آزادی بیان و وضعیت ممیزی‌ها (چه آثاری با مسئلۀ سانسور مواجه بوده‌اند؟)

اگر شاخص‌های مربوط به انزوای ادبی را دربارۀ آثار تولیدشده و همچنین تولیدکنندگان آثار ادبی به کار ببریم، متوجه خواهیم شد، که گروه خاصی از آثار ادبی از انزوا رنج می‌برند، تولیدات ادبیِ ادبیات مستقل بیشتر از گروه‌های دیگر در معرض انزوای ادبی قرار دارند. در بحث انزوای ادبی، می‌توان به چندین علت اشاره کرد که به نظر نگارنده بعضی از این علل ساختاری هستند و نقش اساسی‌تری به عهده دارند. دو علت ساختاری عمده، شامل وضعیت اقتصادی تولیدکنندگان اثر ادبی و دیگری انتظارات ارزشی و ایدئولوژیکی از آثار تولید شده است. در پیگیری وضعیت شاعران و نویسندگان، متوجه می‌شویم که امروزه کمتر کسی است که بتواند از راه نوشتن رمان و یا شعر به امرار معاش بپردازد. گویی افراد به ادبیات به عنوان یک تفنن نگاه می‌کنند. چیزی که کمترین نتیجۀ مالی را در پی دارد. در بررسی وضعیت انزوای اجتماعی، تحقیقات نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین متغیرهایی که افراد را به انزوا می‌کشاند، وضعیت اقتصادی است. در واقع، افرادی با درآمد پایین خیلی بیشتر از افراد مرفه مستعد انزوا هستند. افرادی که نتوانند نیازهای مادی اولیۀ خود را برطرف کنند، از قدرت چانه‌زنی و ارتباط‌گیری کمتری برخوردارند و در گروه‌های کمتری نیز عضویت دارند. حمایت مالی نشدن نویسندگان مستقل از سوی نهادهای مختلف یکی از دغدغه‌های اصلی اهالی اهل قلم است. این مسئله را می‌توان در نبود بیمه‌های درمانی مربوط به اهالی ادبیات و نبود برنامه‌ریزی مالی در جهت معرفی آثار فاخر این گروه بیشتر مورد مشاهده قرار داد. از سوی دیگر، تأکید افراطی بر تولید ادبیات ارزشی و اخلاقی و تقلیل ادبیات به منبع تبلیغ سیاسی و مذهبی، باعث شده است که آثار ادبیات مستقل کمتر مورد توجه قرار بگیرد و نادیده گرفته شود.

دلایل دیگری که به انزوای ادبی منجر می‌شود، محدود بودن حوزۀ جغرافیایی زبان فارسی و عدم ارتباط قوی با کشورهای فارسی زبان همچون تاجیکستان، افغانستان و غیره است. زبان فارسی در مقابل زبان عربی، اسپانیایی و انگلیسی، در معرفی آثار خود با چالش بزرگ‌تری مواجه است. همچنین غلبۀ فضای مجازی را نمی‌توان نادیده گرفت. عدم آموزش در استفادۀ درست از وسایل ارتباطی جدید منجر به این شده است که افراد ساعات بی‌شماری از وقت خود را صرف شبکه‌های مجازی می‌کنند که با آموزش درست، می‌توان سهم قابل توجهی از این ساعات را به مطالعۀ مفید آثار مهم ادبی و غیر ادبی اختصاص داد.

ادبیات اقلیت / ۲۹ شهریور ۱۳۹۶

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا