یادداشتی بر مجموعه شعر مشترک ” آفتاب زنجیر به محبس تابوت “
ادبیات اقلیت ـ محمدعلی رئیس میرزا: کتاب آفتاب زنجیر به محبس تابوت با تمام فراز و نشیبهایی که در آن گذشته در جهت این بوده که با مخاطب ارتباط برقرار کند و این رویکرد نیز عطش سیری ناپذیر هنرمنداناش است برای ثبت شدن و باقی ماندن در تاریخ. مخاطب این کار ادبی به طور مشخص مخاطب خاص و تحصیل کرده است و نمیتواند با مخاطب عام و عموم مردم ارتباط برقرار کند و ممکن است از این جهت محجور بماند اما تلاش مولفان آن قابل تقدیر است چرا که کیفیت اثر مهم است و نه کمیت. نقطهٔ قوت کتاب در این است که با وجود سه مولفی که با هم به صورت مشترک شعرها را نوشتهاند ولی زبان کار یکدست از آب در آمده و معلوم است که روی آن کار شده و زحمت بسیاری رفته است. بعضی از ترکیباتی که در این کتاب آمده بسیار زیبا و بکر هستند و مخاطب شعر را با خود میبرند به ژرفایی که منظور شاعران بوده مانند «جزیرهٔ کفتارها» در مشترک ۴ یا «بزرگراه شکنجهخانهها» در مشترک ۶ یا «دستهای جنی کبیر» در مشترک ۴۱ و نیز بعضی از ترکیبات به کار رفته باعث دلزدگی مخاطب میشود مانند «ملول اندود دشت خوف آور» در مشترک ۱.
در تعدادی از کارها به نظر میرسد که ارتباط عمودی شعرها کمی به هم میریزد و شاعران زیاد به تخیل در کارشان میپردازند تا جایی که مخاطب در بحثهای ذهنی یا فلسفی گم میشود ولی در بیشتر شعرها ارتباط عمودی به خوبی رعایت شده است. گاهی بازیهای زبانی و آوردن نوآوریها در شعر باعث دور افتادن و سردرگم شدن مخاطب از اندیشهٔ کار میشود، نوآوریهایی که میشود گفت ذهنیات مخاطب را بهم میریزد.
در کل با کتابی رو به رو هستیم اندیشه مدار، که نمیشود بدون تأمل از روی آن گذشت و حماسهای را که در خیلی از شعرها وجود دارد را نمیتوان نادیده گرفت، کتابی که دغدغه دارد و سرشار از نوستالوژی است البته نوستالوژی همراه با خودباوری و عینیگرایی. به دور از همهٔ نقدها ما با کتابی رو به رو هستیم که اگر برای لذت بردن و تفکر سراغ آن برویم پشیمان نمیشویم و میتوانیم با شعرهای این کتاب زندگی کنیم.
محمد علی رئیس میرزا – اسفند ۹۴
ادبیات اقلیت / ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵