دو شعر از ابوالفضل پاشا Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ دو شعر از ابوالفضل پاشا:   1 سایه یعنى‌ همین   آدمى کمى که عقب‌تر مى‌آید بعضى از چیز‌ها بگو سایه‌اش بهتر از قبل مثلن من که سایه‌ام ببین ادبیات اقلیت ـ دو شعر از ابوالفضل پاشا:   1 سایه یعنى‌ همین   آدمى کمى که عقب‌تر مى‌آید بعضى از چیز‌ها بگو سایه‌اش بهتر از قبل مثلن من که سایه‌ام ببین Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » دو شعر از ابوالفضل پاشا

دو شعر از ابوالفضل پاشا

دو شعر از ابوالفضل پاشا

ادبیات اقلیت ـ دو شعر از ابوالفضل پاشا:

 

۱

سایه یعنى‌ همین

 

آدمى کمى که عقب‌تر مى‌آید
بعضى از چیز‌ها بگو سایه‌اش بهتر از قبل
مثلن من که سایه‌ام ببین بهتر از قبل دیده مى‌شود
و حتا تو از قبل هم که بهتر از سایه‌ات جدا نیستى

سایه یعنى‌ همین!
نمى‌گذارد آدمى هیچ آسوده باشد
و گاهى کمى که یک قدم از ما نمى‌رود دور‌تر نمى‌شود
سایه همین است!

از سایه‌ات من اگر چشم نمى‌پوشم
براى آن کجا که از تو برجسته‌تر دارد،
باور نمى‌کنى ‌ولى‌عقب‌تر بیا ببین چه از سایه‌ات چه‌گونه است!

تو ایستاده‌اى ‌که به جاى ‌سایه‌ات باشى
همین نمى‌توانى‌ از خود تکان بخورى عقب‌تر بیایى
وگرنه مى‌گفتى از کفش‌هایت که ترسیده‌اند
یا که با همین کفش‌ها عقب‌تر مى‌آمدى که ببینى ‌کجاى سایه را که از تو برجسته‌تر.

 

 

۲

پارچه‌ها چنین سفید

 

چیزى در این من
وقتى تمام پارچه‌ها را ببین سفید
چیزى در این من از تو بگویم کجاست؟

همه‌جا وقتى که این ‌همه‌جا تمیز
فقط تو را بس‌که مو‌ها چنین وحشى
نمى‌دانم از چه یادشان مگر مى‌شود که رفته باشى
آرى نمى‌روى تو از این‌جا نمى‌روى که نباید بروى

من در این باید از تو بگویم
و در این باید از پارچه‌ها چنین سفید بدم بیاید
آرى من از همین کجا سکوت کرده‌ام
زیرا متنفرم من از این‌جا چنین پارچه‌ها تمیز

این منِ از تمیزى بدم مى‌آید
تو را نگاه مى‌کنم که چه زیبا نمى‌روى
که با این منِ از سفیدى متنفرم
آیا تو هرگز کجا نمى‌روى که تنها بماند این من؟

ادبیات اقلیت / ۱۶ مرداد ۱۳۹۶

پاسخ (1)

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا