شما اینجا هستید:خانه » 2018 » ژوئن

سه‌گانه‌ای از خلوت‌های خیلی مردانه / مونا عسگریانی

کارگاه داستان سایت «ادبیات اقلیت» جایی است برای انتشار آن دست از آثاری که نویسندگان آن‌ها تمایل دارند کارشان نقد و دربارۀ آن‌ گفت‌وگو شود. آثار خود را از طریق این فرم برای ما بفرستید و با شرکت در گفت‌وگوها بر غنای این کارگاه بیفزایید. ...

ادامه محتوا

شعری از علیرضا پورمسلمی

علیرضا پورمسلمی: سکوت / ساکن بود / و شب /  پا به ماه / قورباغه در نهایت خود / و سنگ / ــ حالا که فکر می‌کنم ــ / سنگ، سکنی به صعب بود / حرکت، باد می‌شد / باد زمان / و می‌وزید / تا دوردست تاریخ / آن‌جا که سلولی نخستین / از فرط وحدت، خود را به دو نیم کرد... ...

ادامه محتوا

یادداشتی بر کتاب “بیرون از گذشته، میان ایوان” نوشتۀ مهری بهرامی

داستان بلند بیرون از گلشته، میان ایوان در 103 صفحه، حکایت زن نویسنده‌ای است که بیمار است و با شیمی‌درمانی سعی دارد رمان نیمه‌کارۀ خود را با خرده‌روایت‌هایی که دارد، با کمک پری، یکی از کارکترهای داستان که در واقع نقش شاه پریان و قصه‌گو را بازی می‌کند، به اتمام برساند... ...

ادامه محتوا

سه شعر از آرش نصرت اللهی

سه شعر از آرش نصرت اللهی: دو آمیخته با مهر و معاش بودیم / دو سختِ ایستاده / عصر تنهایی علامت سؤال بود / جنگ‌ها از درز پنجره‌ها فرو می‌آمدند / رنگ‌ها رفته بودند / کلمه‌ها رفته بودند / قصۀ ما به سر می‌رسید و... / ـ نه، باید یه کاری کنیم. / رفتیم... ...

ادامه محتوا

پنج شعر از شهباز پویا

شهباز پویا: اگر از کسی بخواهم رویِ سنگ قبری / روی سنگِ قبرِ من بنشیند / و آرام وآرام نام مرا بجود و یا حتی ببلعد / چگونه می‌توانم با دستِ پشیمانم برگردم به پیشانیم بزنم / وبگویم: / نه نه تو اشتباه بلعیده‌ای / اما نام من چیزِ دیگری بود... ...

ادامه محتوا

از قبور شهدا تا مزار شعرا / روایتی از قبرستان امامزاده طاهر کرج

وارد محوطۀ امامزاده که می‌شوم، خنکای نسیم بهاری می‌خورد توی صورتم. صدای قرائت قرآن قبل از اذان از بلندگوها پخش می‌شود و در فضای محوطه پیچیده. به شنیدن صدا، بعضی‌ها قدم تند می‌کنند به سمت بقعه. بعضی زائرها زیرانداز پهن کرده‌اند روی قسمت سنگ‌فرش‌شدۀ محوطه و مشغول چیدن بساط ناهار هستند. ...

ادامه محتوا

سه شعر از فاطمه احمدزادگان

سه شعر از فاطمه احمدزادگان: باران ببافم به شانه‌های علف / به قیچی بِکَنم چارقدی ته‌نشین در گل / و عشق در دهان ما چنان / بشکند کلماتی به دندان / آن‌قدر له بکند به زل زدنم / که رختخواب خوابش /  به پاشنۀ آب / بایستد / به گیاهان و علف‌ها و بوته‌های فلفل... ...

ادامه محتوا

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا