::مدرسه خوشبختی::
دامی برای شادی
ادبیات اقلیت ـ “دامی برای شادی” در مجموعۀ مدرسه خوشبختی نوشتۀ مرتضا کربلایی لو:
***
چگونه خوشبختی در ما قرار پیدا کند؟ هر کسی که لحظات شادی را جمع کرده و کلکسیون شادمانیها دارد انگار هالهای از نور پیرامون خود راه انداخته. چون شادیها تا نتابند، نفسشان حبس است و باید از چهرهها، از چشمها و لبها بیرون بزنند تا به آسایش برسند. یک شیوۀ جمع کردن شادیها را از ادبیاتیها میشود آموخت: توصیف آن لحظۀ شاد. اگر این کار را تا حالا انجام ندادهاید، ماهی یکبار انجام دهید. ماهی یکبار با گزارش یک لحظۀ شاد، یک جشن دونفره یا چندین نفره بگیرید و آن لحظۀ شادی را که از سر گذراندهاید، برای مادرتان، دوستتان، همکارتان توصیف کنید. هرچه جزئیات بیشتر در توصیفتان به کار بگیرید، در به دام انداختن شادی بهتر عمل کردهاید. بعدها هفتهای یکبار این جشن را بگیرید. کمکم حساسیتتان به شادمانیهای گریزندهای که از سر میگذرانید، بالا خواهد رفت. در هر روز، شادی خواهید دید و از این معجزهای که به نام دنیا، به نام جهان در پیرامون شما میگذرد، دچار شعف خواهید شد. منتظر شب و رستوران و مهمانی نخواهید ماند برای شاد شدن. لازم نیست حتماً برقصید یا جکی بشنوید یا پای یک برنامۀ طنز بنشینید تا شاد شوید. کمکم برای دوستانتان جا خواهد افتاد که وقتی عبارت سؤالی «چه خبر؟» را خطاب به شما بگویند ممکن است توصیفی جشنوار از یک شادی گیرشان بیاید. مهم نیست آنها در آن موقعیت نبودهاند. با شنیدن توصیف شما حالشان خوب خواهد شد. حتا با به یاد آوردنش.
(یادداشتهای اینستاگرامی مرتضا کربلایی لو)
ادبیات اقلیت / ۳۱ مرداد ۱۳۹۷