شعری از لیلا درخش
![شعری از لیلا درخش شعری از لیلا درخش](http://aghalliat.com/filam/uploads/2017/09/aghalliat.com-leyladerakhsh.jpg)
ادبیات اقلیت ـ شعری از لیلا درخش:
.
دلیل بیاور
تا زیر شبستان مسجد نصیر
در ازدحام رنگهای پیراهنم
آرام بگیرم
دلیل بیاور تا در انعکاس نور
که از شعاع نگاه تو رنگ میگیرد
آرام بگیرم
من با یک دلیل میمیرم
من که تازه از گلوی زنان قاجار رها شده بودم
شعری از شوریدۀ شیراز شدم
تقطیع شدم به قرن چهارده
وزنم قربانی بکارت هفده سالگیام شد
در کتیبهها مرا به نستعلیق
در هشتی رو به حیاط شکستند
من از کاشی هفترنگ
وقتی بوی گل سرخ را حبس میکند
میترسم؛
از تو میترسم
از خودم
که با نور پنجرهها چنین بلند میرقصد
من از بوسۀ محراب و پیشانی
وقتی کسی نمیداند کدامشان عاشقترند،
میترسم
پشت همین رنگها
تو را به تو سپردم
راست گفتی باید رفت
باید از گاتها عبور کرد
من که با یک شعر میمردم
هنوز باور ندارم
بعد از چهل بهار هم
میتوان از دارِ مهر بالا رفت
.
بیا برای آبادی این خاک گریه کنیم
باور کن ویرانی منشأ شر است
بیا اشک بریزیم برای چکیدن قطره خونی به نام دل
.
ما تازه زاده شدیم انگار
نترس
تو آرام در من نماز بخوان
من اما بترسم از کفرت
بترسم
از افتادن شانهات
زیر گیسوی طاق همین مسجد
بزرگ شدی جانم!
چنان بزرگ که بوسهای از تو
جا ماند در من
درست وسط پیشانیام
من به جهان پس از مرگ ایمان دارم
باور کن اگر نباشد
باید جشن بگیریم برای پیروزی
اهریمن
من از گناهِ بزرگِ دروغ میترسم
از شکستن پیمان بیشتر
تو اما جام آتش در دست داری
نترس
وقتی فروهر ما را برای هم خوانده
حتماً روز هرمز است
خوش باش
بنوش
سر بکش تمام روحم را
تا در تو حبس بمیرم
این بهترین شکل مراقبت است
مراقبم باش.
ادبیات اقلیت / ۱ مهر ۱۳۹۸
![](http://aghalliat.com/filam/uploads/2017/03/aghalliat.com-telegramchanel3-1.jpg)