دو شعر از حسن فرخی
هر کاری کردم تا اگر / مرتب شد ردیف کلمات روی لبها / میشد اگر هوا بارانی، ابر میشدم / تا بعد خودم رنگینکمان خودم باشم / یک چند وقت / این زمستان هم به خانۀ ما آمد... ...
ادامه محتوا ›هر کاری کردم تا اگر / مرتب شد ردیف کلمات روی لبها / میشد اگر هوا بارانی، ابر میشدم / تا بعد خودم رنگینکمان خودم باشم / یک چند وقت / این زمستان هم به خانۀ ما آمد... ...
ادامه محتوا ›مؤسسه فرهنگی هنری خوانش با همکاری سایت ادبیات اقلیت جشنوارهی مستقل داستانک «در جستوجوی نان» (با موضوع زبالهگردها) را در قالب داستانک 50 کلمهای و با محوریت دغدغههای زیر برگزار میکند... ...
ادامه محتوا ›راهی که شعر روشنی از اولین مجموعهاش نیمۀ گمشده سال 85 تا این مجموعه، با برند زاگرس سال 97 طی کرده است، از نظر زمانی راهی نسبتاً طولانی است، امّا در مقایسه با این سالها میزان تغییر و تحوّلی که در وجوه فنّی شعر او اتفاق افتاده است... ...
ادامه محتوا ›در مه قدم میزنم. / درختان که در پدیداریشان مرور میشوند / از اشباح زنان و مردان در شهر تجلی بیشتری ندارند. / زیر آسمان ستارههای فروزان / همان افکاری را دارم که در اتاق خواب. / دیگر بادی بر بادبانها نمیوزد. ...
ادامه محتوا ›رنگ پوستِ همهشان فیلی بود؛ همه به جز اِلمر. فیلی که پوست تنش زرد و نارنجی و قرمز و صورتی و بنفش و آبی و سبز و سیاه و سفید بود. یک شب المر از این فکر که چرا با دیگران فرق دارد و برای همین دیگران مسخرهاش میکنند خوابش نبرد... ...
ادامه محتوا ›اندوه شدم / شعری از پدرام محمدزاده همراه با مؤخرهای کوتاه در مورد سبک شعری خیابانمن اندوه بودم: در اتاقی زرد / که دور تا دور دیوارهایش را عنکبوتها تار تنیدهاند / عنکبوتهای محافظ / که از حضور هر حشره سایبرنتیکی که برای شنود میفرستند... ...
ادامه محتوا ›مردی از کنار درختان خیس و غیر خیس میگذرد. در ساعتی معیّن با لباسی که هرروز تکرار میشود، دقیقهای از رفتوآمدهایش پسوپیش نمیشود. در ساعتی مشخص به اداره میرود، رأس ساعت هرروزه به کافه میرود، نوشیدنی هموارهاش را مینوشد، سومین سیگارش را ساعت ۲ آتش میزند بیآنکه ثانیهای عقبوجلو شده باشد. ...
ادامه محتوا ›دو شعر از روزبه کمالی: کَلاپیسه روزریز / هم در خَم است طَررارا / هوارهایِ هَبا میورزد / کلمات: / اجمالی / عَلقَمهزن... ...
ادامه محتوا ›در 23 سالگی دیپلم گرفت و در 47 سالگی به بازنشستگی تن داد تا اخراج نشود. دانشآموز خوبی بود ولی چه سود؟ دوازدهساله که بود پدرش درگذشت... ...
ادامه محتوا ›گلو / به دامن باد / واژگان را صید نکرده باشی / از سکوت / نم میخورد، نخنما! / به ته میرسد / خطابهات! / بانو! / مملو از معاشقه / تارزان شعرهای معاصر... ...
ادامه محتوا ›