شما اینجا هستید:خانه » 2015 (Page 5)

چیزهای «بی‌تعارف بی‌مزه»

رمان «چیزها» با وضعیت تصورگونه آغاز می‌شود. بهتر است بگوییم که راوی، مخاطب را یکباره در محیطی ناآشنا وارد می‌کند و سعی می‌کند با چند پیشنهاد شعاع دید او را با نحوه نگرش خود به محیط هم‌راستا کند. ...

ادامه محتوا

صلیبِ رَحم

وزارت ترس، اثر گراهام گرین از آن دسته داستان‌هایی است که ممکن بود از آخر به اول نوشته شود و همان منظور و محتوا را به خواننده خود منتقل کند. برای همین ترجیح می‌دهم دربارۀ چنین داستانی بی‌مقدمه سخن بگویم و مستقیم وارد آن وجه از داستان بشوم که پررنگ بودن وجهۀ سیاسی آن، مانع از دیدن چهرۀ انسانی آن شده است. ...

ادامه محتوا

رمان فرانسه: منگی / ژوئل اگلوف

صبح شبیه چیزی که از صبح سراغ داری نیست. اگه عادت نداشته باشی، حتی شاید ملتفتش نشی. فرقش با شب خیلی ظریفه، باید چشمت عادت کنه. فقط یه هوا روشن‌تره. حتی خروس‌های پیر هم دیگه اونا رو از هم تشخیص نمی‌دن. ...

ادامه محتوا

نقد سریال شهرزاد / شهرزاد دقیقاً کجایی؟

نقد سریال شهرزاد: این روزها از کنار هر مغازه سوپری که گذر کنید با پوسترهایی از بازیگرانی هم‌چون ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی و علی نصیریان مواجه می‌شوید که با خطی خوش بر روی آن نام «شهرزاد» می‌درخشد. ...

ادامه محتوا

چهل ناموس عشق / بخش هفتم

ناموس یکم: آفریننده را به هر لغت و صفت که بخوانی، آینه‌ای است که خود را در آن می‌بینی. چون بخوانی‌اش همچون موجوی ترس‌آور و شرم‌زده، ‌خود نیز بیشتر شرم‌زده و ترس‌آوری. لکن اگر چون بخوانی‌اش، عشق و مرحمت و شفقت در ذهنت نقش بندد خود نیز موجودی از عشق و مرحمت و شفقت آکنده‌ای. ...

ادامه محتوا

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا