سایههای سکوتی موروثی / نگاهی به رمان سایههای سکوت نوشتۀ علی قانع
رمان سایههای سکوت را علی قانع نوشته و نشر آموت در سال 1395 آن را منتشر کرده است. داستان کتاب ماجراهای زندگی مردی است ۳5 ساله با محوریت تجاوز به او در نوجوانی. ...
ادامه محتوا ›رمان سایههای سکوت را علی قانع نوشته و نشر آموت در سال 1395 آن را منتشر کرده است. داستان کتاب ماجراهای زندگی مردی است ۳5 ساله با محوریت تجاوز به او در نوجوانی. ...
ادامه محتوا ›کتاب سایههای مخروطی در 79 صفحه، یازده داستان کوتاه را در بر دارد. داستانهایی که هر کدام دنیای جداگانهای از زندگی روزمرۀ انسانهای امروزی را به تصویر میکشد، در مضمونهایی از انتظار، خیانت، سوءظن و درماندگی و تنهایی و وحشت ... ...
ادامه محتوا ›مردی سگ خود را به مردی دیگر میفروشد. دو مرد توافق میکنند که ـ چنانکه آن روزها معمول بود ـ خریدار نیمی از مبلغ را نقد و نیم دیگر را آخر برج بپردازد. خریدار نیمۀ باقیمانده را سر موعد نمیپردازد. صاحب سگ میرود و این را به او یادآوری میکند. ...
ادامه محتوا ›"ک." بعد از خواندن آثار کافکا، تصمیم میگیرد که خاطرات خود را بنویسد. اما همواره با موانع تواناییهای محدود، زندگی توخالی و تهی از هر گونه حادثه و تمایلش به حفظ حریم خصوصیاش برمیخورد. ...
ادامه محتوا ›رمان اور ـ ارسلان نوشتهٔ نادر هوشمند که در سال 1395 و توسط انتشارات کیان افراز به چاپ رسیده است این سئوال جدی را مطرح میکند که عنوان یک اثر ادبی چقدر از محتوای اثر پرده بر میدارد یا این که بالعکس، راز احتمالی اثر را مخفی میکند... ...
ادامه محتوا ›کاغذهایی که "نسیم" آن مرد خوشتیپ استخواندرشت ارسال کرده، "سُلیمی [سُلیما] را برآشفته است. در حالی که کلمه به کلمهشان را میبلعد و حرف به حرف لابهلایشان میدود، درمییابد که او رمانی ناقص در دست دارد؛ شبیه سرگذشت زنی سرشتهشده از ترس؛ درست مثل خودش. نسیم چه قصدی داشته است؟ ...
ادامه محتوا ›از سلول خود بالای کوه الکرمل، زندانی فلسطینی، الوحید [= تنها] به گذشته بازمیگردد؛ به هنگام جنگ ژوئن 1967 که کودک بود؛ و پدر و پدربزرگ او به اجبار از روستای خود "عینحوض" کوچانده شدند؛ چراکه اسرائیلیها آن را به طرح روستای هنرمندان اختصاص داده و نام آن را "عینهود" گذاشته بودند. ...
ادامه محتوا ›این رمان در شهر بغداد میگذرد، و از زبان دخترکی روایت میشود که در سال 1991 هنگام حملات هوایی نیروهای ائتلاف، در یکی از پناهگاهها با دخترکی دیگر آشنا میشود. دو دختر آرزوها و رؤیاهای خود را با هم به اشتراک میگذارند؛ و رؤیاهاشان با خیالات و اوهام درمیآمیزد. ...
ادامه محتوا ›خمیله [= گیسو] زیبایی را از مادر ایتالیایی و ثروت را از پدرش به ارث برده است. در بیست سالگی از مصر، جایی که در آن تحصیل زیباییشناسی کرده بود، به شهر خود "سور" با آن فرهنگ متنوعش بازمیگردد. ...
ادامه محتوا ›به تجربه دریافتهایم که هرچقدر دقیقتر دروغ بگوییم، باورپذیرتر خواهد بود. یادم نیست کجا، مارکز گفته بود که اگر بگویید صدها فیل در آسمان پرواز میکردند، کسی باور نمیکند ولی اگر بگویید هشتصد و هفتاد و سه فیل در آسمان پرواز میکردند، باورپذیر میشود. ...
ادامه محتوا ›