/سیر مطالعاتی رمان/
رمان فرانسه: افعی در مشت / هروه بازن
هروه بازن (Hervé Bazin)، متولد ۱۹۱۱، از نویسندگان قرن بیستم فرانسه است که با انتشار رمان «افعی در مشت» در سال ۱۹۴۸ به شهرتی جهانی رسید.
این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۳۵ به قلم فرامرز برزگر به فارسی ترجمه و به همت سازمان انتشارات بامداد منتشر شد.
در سلسلهجلسات «سیر مطالعاتی رمان (دورۀ ادبیات فرانسه)» در روز یکشنبه، ۲۰ دی ۱۳۹۴* رمان «افعی در مشت» نقد و بررسی شد.
مترجم کتاب در بخشی از مقدمهاش بر چاپ اول این کتاب مینویسد:
«افعی در مشت رمانی است به تمام معنا بکر، تازه و بدیع، یعنی موضوع آن همانقدر بدعتآمیز است که سبک آن و پرسوناژهای آن به همان اندازه، نمایندۀ واقعیت هستند که حوادث آن.
افعی در مشت مستقیماً موضوع خانواده، روابط خانوادگی، خصوصیات ارثی و تأثیر متقابل افراد و شرایط و متقضیات و حوادث جامعه خانواده را که مبانی جامعه بشریت است، مورد بحث قرار داده و همچنین تأثیر آنها را در مواقع تصادم با مسائل مختلف زندگی جسمانی، اجتماعی و فردی سنجیده است.
کتاب در واقع متضمن شرح حال خود نویسنده است و قسمت اول مجموعهای بود که به نام «مجموعۀ رزو» معروف شد و شامل دو کتاب میباشد که هر دو در شرح احوان خاندان رزواست و کتاب دیگر آن، «مرگ کره اسب» نام دارد که در سال ۱۹۵۱ منتشر شده است.»
در مقدمۀ این کتاب همچنین یک مقاله و یک مصاحبه دربارۀ هروه بازن و آثارش و نیز زندگی شخصیاش منتشر شده است که هر دو حول محور خانواده و ازدواج میچرخد و بهخصوص زندگی شخصی هروه بازن که به «دشمن درجۀ یک ازدواج» معروف بوده است و با این حال بارها ازدواج کرده است.
یادداشت حجت زمانی دربارۀ این رمان:
«افعی در مشت» رمانی کلاسیک است. هم به این معنا که روایتی خطی و کلاسیک دارد و هم به این معنا که در نوع خودش رمانی تثبیت شده است. «افعی در مشت» رمانی بیقصه است. ماجرای خاصی در آن اتفاق نمیافتد. از همان آغاز نویسنده ما را به یک جدال دعوت میکند. جدالی که با تمثیل افعی در مشت شروع میشود. بعداً مشخص میشود که این افعی مادر سختگیر و تا حدی ظالم راوی است. نویسنده در پایان باز هم به تمثیل آغازین باز میگردد؛ او افعی را ضعیف کرده اما هنوز نمیتواند بکشدش.
بازن به خوبی ما را با راوی همراه میکند. در پایان، بغض و خشم راوی از مادرش را میفهمیم و به او حق میدهیم.
قطهٔ قوت بازن توصیفهای اوست؛ چه انفسی٬ چه آفاقی. او با توصیفاتش جاها و کسان را برای ما ملموس میسازد و از همین جهت است که ما در پایان درون قصه مستحیل میشویم. بازن در مورد تربیت غلط که منشئی مذهبی دارد، حرف میزند و در پایان خواننده احساس میکند تربیت غلط و درست را فهمیده.
رمان را میتوان رمانی آموزشی دانست. یک رمان زندگینامهای که قصدی تربیتی دارد. اما قصه هیچ وقت قربانی این آموزش نمیشود. در پایان ما چند شخصیت خوب پرداخته شده و کلی توصیف خوب به دست آوردهایم. نیز با جامعهٔ روستایی فرانسهٔ اوائل قرن بیستم آشنا شدهایم.
از معایب رمان هم اینکه گاهی اوقات بیش از حد تک صدایی میشود. نویسنده به شخصیتهای دیگر به اندازهٔ کافی اجازهٔ صحبت نمیدهد. و رمان در کل منسجم نیست. در نهایت باید گفت «افعی در مشت» ادامهٔ نبردی قدیمی است بین خیر و شر. شاید هم نبردی بین شر و شر.
***
جلسات «سیر مطالعاتی رمان» هر دو هفته یک بار برگزار میشود و در آن، به صورت دورهای، رمانهایی از نویسندگان مهم و تأثیرگذار یک کشور، بر اساس تاریخ بررسی میشود.
در این جلسات که از آذر ۱۳۸۹ آغاز شده است، تا کنون بیش از صد رمان، نقد و بررسی شدهاند. در دورۀ جدید این جلسات، رمانها بر اساس ملیت نویسندۀ آنها انتخاب میشوند. در دو دورۀ قبل رمانهای آمریکایی و ایتالیایی خوانده و بررسی شده است و در دورۀ فعلی که سومین دورۀ این «سیر مطالعاتی» است، به رمانهای فرانسوی پرداخته میشود این دوره از بررسی رمان «ژاک قضاقدری» اثر دیدرو شروع شده و خوانش رمانها بر اساس سیر تاریخی نویسندگان آنها ادامه دارد.
——-
* جلسۀ بررسی رمان «افعی در مشت» با یک هفته تأخیر، در تاریخ یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ (به جای یکشنبه، ۱۳ دی) برگزار شد.
***
جلسات قبل:
«سرانجام شری» اثر سیدونی گابریل کولت
جلسۀ بعد:
یکشنبه، ۲۷ دی، رمان «مردی با کبوتر» اثر رومن گاری، مترجم: لیلی گلستان
ادبیات اقلیت / ۲۵ دی ۱۳۹۴