سه شعر از شکوفه رضایی
سه شعر از شکوفه رضایی: اگر اسبها به وحشت افتادند / سگها شروع به زوزه کشیدن کردند / و بزهای کوهی / از قلهها گریختند / کفشهایت را دربیاور... ...
ادامه محتوا ›سه شعر از شکوفه رضایی: اگر اسبها به وحشت افتادند / سگها شروع به زوزه کشیدن کردند / و بزهای کوهی / از قلهها گریختند / کفشهایت را دربیاور... ...
ادامه محتوا ›سه شعر از آفاق شوهانی: چکمۀ سربازان از سوراخ جورابشان بلند / تُف / گربه از سقف ریخته خروپف / تاول یک طبل / چک چک خواب را... ...
ادامه محتوا ›دو شعر از ابوالفضل پاشا: آدمى کمى که عقبتر مىآید / بعضى از چیزها بگو سایهاش بهتر از قبل / مثلن من که سایهام ببین بهتر از قبل دیده مىشود... ...
ادامه محتوا ›شعری از زینب برزگری: این هنگام که قلم / به پیچ و تاب تنم قرار مییابد / این هنگام که کالِ دلم / به دلهرهای عمیق میرسد / جنگلهای اسالم به خلخال... ...
ادامه محتوا ›شعری از مهدی علیمرادی: مرگ ماهی / آب را راکد میکند / مرگ پرنده / آسمان را بدون باد / و مرگ هر انسان / دل زمین را زیر و رو خواهد کرد... ...
ادامه محتوا ›سه شعر از لیلا مسکوک / هر تکهات را کسی برد / سرت به من رسید / سرت زندانی وحشتزدهای در بند انگشتانم / با بیقراری موقت خود در ستیز / آسمان عصر بود... ...
ادامه محتوا ›دو شعر از هوشنگ ملکی: و غازها همچنان غرق در غریزۀ سفید پرواز مثل هر سال از عرض کاغذ گذشتند / و ما همچنان غرق در غریزۀ سیاه دشوار نوشتن... ...
ادامه محتوا ›شعری از زبیده حسینی: شکل تَرَک خوردهای از او را / از این زاویه که ببینی / جسمی لبالب از کبود / تن میزند بر سنگ / از این کناره که کم میشوم... ...
ادامه محتوا ›شوکا حسینی: قدم میزنند خیابانهای زیادی در سرم / با نیمکتهای خاکستری / با درختان صنوبر شبیه دلم که کجاست؟ / با بابایِ کوچکی در خاطرم... ...
ادامه محتوا ›مجید روانجو: دیروز عصر / یا امروز صبح / عیسای ناصری را دیدهاند / در خیابانهای تهران / که با لباس گناهکاران گمنام / گاه سراغ تاج خار را / از من میگرفته / و گاه سراغ صلیب فراری را / از تو. ...
ادامه محتوا ›