سه شعر از پویان فرمانبر: / دختری بعد / که با آینه میخوابید / از لای جمعیت / دست دیگری که خانه در قبل داشت / گرفت و مثل کسی که هرگز نبود / قبری برای قبلهاش حفر کرد / تا به ناشناختهای از ز... ادامه متن
دو شعر از محسن توحیدیان: دیدهام که بر آب میروند / مردگانِ عصرِ دوشنبه از تیرباران / و شنزار بر فراز سرهاشان / رگبارِ ماهی و ماسه میبارد / پیراهن به پاییز میسپارند / و پیشانی به زمستان م... ادامه متن
سه شعر از معصومه داودآبادی: پناه بردم به رنگ سفید / و فراموشت کردم / از کاغذها گذشتم / راه افتادم میان الفبا / و رودخانهای شدم / که میتوانست شبانهروز / خونریزی کند... ادامه متن
شعری از شهباز پویا: بعد نشستهام مینویسم / لبهای یک کولبر نوجوان مثل گیاهی مفراح / با یک اسمِ زیبا زیرِ یخها / مینویسم / در این دنیا زبان آنقدر بیحساب شده / که مرگ را به جای رنگ رویِ ل... ادامه متن
شعری از علیرضا پورمسلمی: سید رضا را تریاک کشت/ چون عاشقش بود / محمد را زنی سرور انگیز / خسرو گلسرخی را شما کشتید / عاشقتان بود بهراستی... ادامه متن
شعری از آتفه چهارمحالیان: میانِ پلاستیکِ مرگ / تو را از ساعتِ عصرهایت شناختم / اعلامت میکردند در فرکانسهای خبر / و صورتت را خاک میپوشاند با هر خط تسلیت / باید چه میکردم؟ ادامه متن
شعری از آنا رضایی: حقیقت دارد / شب آخرین زبان من است / و خواب، آخرین خانهام / چرا به بالشهای خیس ایمان نمیآورید؟... ادامه متن
شعرهایی از نیر فرزین: با اسبی خسته / از حرمسرای شاه گریختهام / به بندی رسیدهام / که تو آن جا شکنجه میشدی / به بندی که دستهایت رابا آن بسته بودند / دنبال تو میگردم... ادامه متن
شعری از لیلا درخش: دلیل بیاور / تا زیر شبستان مسجد نصیر/ در ازدحام رنگهای پیراهنم / آرام بگیرم / دلیل بیاور... ادامه متن
پالتویات را در بیاور خاشقچی / شعری از مجید زمانی اصل: گزارش تشریحی یک قتل: /جاهای امن این روزها بهترین جاهایند برای جنایتها! / اما نه همیشه - / اول پای چپاش رابیش... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها